تحرکات بوکوحرام در نیجریه و لزوم مداخله بشر دوستانه

اتفاقات غم‌انگیز و درگیری‌های داخلی فاجعه بار در نیجریه فرصتی است تا در پرتو آن مداخله بشر دوستانه مورد بررسی قرار بگیرد. هدف از این بررسی دغدغه نظری است و اقدام عملی برای مداخله بشر دوستانه در نقاطی دیگر از دنیا در مقطع کنونی را تجویز نمی‌کند. اعمال غیر انسانی بوکو حرام در گروگان گرفتن دختران دانش‌آموز و اقدام برای فروش آنان وجدان جامعه جهانی را جریحه‌دار ساخت. این گروه افراطی اسلام‌گرا که در بین اسلام‌گرایان خشونت‌طلب و تررویست نیز گروه خاص و غیر متعارفی محسوب می‌شود برای جلوگیری از درس خواندن دانش آموزان در مدارس جو ارعاب ایجاد کرده است. نام این گروه به معنای مخالفت با آموزش به شیوه غربی است. گودلاک جاناتان رئیس جمهور نیجریه از دولت آمریکا تقاضای کمک کرد تا برای پیدا کردن ۲۷۶ دختر مفقود شده در این کشور کمک کنند.

140504165453_nigeria_640x360_reuters_nocredit

تقاضاهای مشابهی نیز از سوی دولت ‌های غربی و چین صورت گرفته است. در حال حاضر هزاران سرباز فرانسوی در نیجریه مستقر شده‌اند تا در پیدا کردن دختران و برخورد با گروه «بوکو حرام» همکاری کنند. چین نیز از جنبه توان ماهواره‌ای خود در پیدا کردن محل اختفای آنها مساعدت می‌کند.

البته اخیرا معلوم شده که جاناتان بعد از تاخیری تقریبا یک ماهه به دریافت کمک از کشور های خارجی روی آورده است.

دولت بریتانیا فاش کرد که روز بعد از اقدام غیر انسانی «بوکو حرام» پیشنهاد کمک را به رئیس جمهور نیجریه ارائه کرده و سفارت آمریکا نیز تقاضای مشابهی داشته است اما رئیس جمهور نیجریه از پاسخ مثبت تا هفته‌ها امتناع کرده است.

برخی از تحلیل‌ها موافقت نهایی او را ناشی از اجبار می دانند. اما می‌توان تاخیر در پذیرش را مبتنی از ناامیدی در اتکاء صرف به توان داخلی برای حل مشکل دانست. این رویداد فرصت مناسبی برای درک ضرورت و فایده مندی دخالت بشر دوستانه است. وقتی در نقطه‌ای از دنیا فاجعه بزرگ انسانی رخ می‌دهد و دولت‌های محلی یا خود عامل و مسبب جنایت هستند و یا ناتوان از جلوگیری ماجرا؛ در این صورت وظیفه کشورهایی که توانایی ممانعت دارند،مداخله با اهداف انساندوستانه است.

هدف و سمت‌گیری این نوع دخالت، صرفا توقف خشونت ناموجه در اشکال غیرقابل تحمل است. ابعاد فاجعه باید بزرگ باشد و وقایع نیجریه نمونه مناسبی است. وقتی گروهی بی‌رحم و جنایتکار مانند «بوکو حرام» آسایش و امنیت را از مردم سلب می‌کند و وحشت و هراس را بر دخترانی تحمیل می‌کند که قصد درس خواندن دارند و دولت محلی ناتوان از برقراری امنیت و خنثی سازی اقدامات فاجعه بار است، کشور های قدرتمند وظیفه دارند به مداخله بپردازند.

این مداخله حتی اگر به اقدام نظامی منجر شود تا زمانی که صرفا هدف متوقف کردن خشونت و نقض حقوق انسانی فاحش را دنبال می‌کند موجه و مشروع خواهد بود.

مفهوم مداخله بشر دوستانه با اهداف سیاسی و تاثیرگذاری مستقیم بر یکی از دو طرف نزاع مغایرت دارد و پذیرای آن نیست. وقتی یک فاجعه بزرگ انسانی صورت می‌گیرد و جمع زیادی از انسان‌ها در معرض خطر از دست دادن جان و یا نقض حقوق انسانی فاحش مانند بردگی هستند، وظیفه اخلاقی حکم می‌کند تا از نیرو ی نظامی برتر برای پایان دادن به فاجعه استفاده شود. در حال حاضر برخورد سنگین با «بوکو حرام» و متوقف کردن تعرض آن به دانش آموزان نیجریایی و به خصوص دختران، مسئولیت فوری جامعه جهانی است. در قرن بیست و یکم پذیرفته نیست که گروهی بدون هر گونه شرم و حیا به فروش انسان بپردازد.

اقدام «بوکو حرام» در تعارض کامل با اصول وموازین اسلامی است. قریب به اتفاق علمای بزرگ جهان اسلام از سنی و شیعه اقدام شنیع این گروه را محکوم کردند اما علمای اسلامی نیجریه جرات ندارند نظرات مخالف خود را بیان کنند چون مورد حملات بی‌رحمانه این گروه قرار می گیرند.

سخن درستی است که دولت‌ها پیگیر منافع در تصمیمات خود هستند. اما دولت‌ها به خصوص در زمانه کنونی می‌توانند در شرایطی بر اساس ملاحظات انسانی و حقوق بشری عمل کنند. بررسی تجارب تاریخی نمونه‌هایی از این دست را آشکار می‌سازند. در برخی مقاطع اقدامات دولت‌های مقتدر جهانی با منافع سیاسی آنها همسو بوده و در مقاطعی نیز تعارض داشته است.

شاخص‌ترین نمونه، برخورد دولت وقت بریتانیا در قرن نوزدهم علیه سوداگران برده‌داری است که تلفات انسانی و هزینه‌های اقتصادی زیادی برای امپراتوری فوق داشت. قتل عام یونانیان در شهر سیسو توسط امپراتوری عثمانی دیگر مثال روشن‌کننده است. کشتار مسیحیان در دمشق نمونه دیگری است که دولت وقت عثمانی از خود سلب مسئولیت کرد و آن را ناشی از درگیری‌های محلی خواند. در هر دو واقعه یاد شده، دولت‌های وقت بریتانیا و فرانسه نه منافعی در جنگ با عثمانی داشتند و نه تمایلی به این کار. اما فشار جوامع‌شان به واسطه انزجار از جنایت‌های صورت گرفته باعث شد تا آنها به مداخله نظامی ترغیب شوند.

از این رو مداخله بشردوستانه اگر چه از قوه قهریه و خشونت استفاده می‌کند اما با خشونت ناموجه و نظامی‌گری از اساس متفاوت بوده و جوهره مفهومی دیگری دارد.

هدف، جلوگیری از خشونت مخرب است که تبعات منفی سنگینی برای امنیت و زندگی انسان‌ها دارد. فعالیت و رشد «بوکو حرام» تهدید بزرگی برای زندگی میلیون‌ها انسان در نیجریه و قسمت جنوبی قاره آفریقا است. تعلل در برابر فعالیت‌های ضدانسانی آن جایز نیست.

اگر دولت نیجریه قادر به مهار این کشور نیست، جامعه جهانی مجاز است تا به موضوع ورود کند. در این گونه موارد باید اقدامات پشگیرانه موثر به عمل آورد و نگذاشت ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ شود که دیگر مهار آن ناشدنی و یا با صرف هزینه‌های گزاف باشد.

دخالت بشر دوستانه که با جنگ‌های تجاوز طلبانه و اشغال نظامی مانند عراق تفاوت اصولی دارد، در دنیای کنونی ابزاری مهم در توقف و کاهش فجایع انسانی است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.