افرایش تحریمهای اروپا و آمریکا بر علیه روسیه مساله تحریمها را برای مردم این کشور جدی کرده است. غرب بعد از عدم همکاری جداییطلبان شرق اوکراین در تحقیق جامع ییرامون سقوط هواپیمای مسافربری مالزی، شدیدترین تحریمها در کل دوران بحران اوکراین را بر علیه روسیه اعمال نمود.
اکنون بحثهای زیادی در روسیه ییرامون تحریمها و چگونگی برخورد با آن در جریان است. اگر چه پوتین از مقبولیت عمومی برخوردار است، اما به تدریج نگرانی از تاثیر مخرب تحریمها نیز در حال گسترش است. پوتین در واکنش به تحریمهای جدید اروپا و آمریکا که بخشهای نظامی و تجاری روسیه را هدف گرفته است و هر لحظه امکان تشدید آنها وجود دارد، گفت:
«روسیه باید خود اتکایی را افزایش داده و نگاه به درون داشته باشد. تقویت صنعت داخلی و از جمله تولید تسلیحات میتواند راهگشا باشد. مهم نیست تحریمها چه مشکلاتی پدید میآورند، اگر چه صادقانه بگویم که دشواری بزرگی ایجاد نمیکنند. اما تحریمها فرصت بزرگی را میبخشند و مشوق ما برای افزایش تولیدات در حوزههایی میشوند که قبلا روی آنها کار نمی کردیم.»
تجزیه و تحلیل محتوایی سخنان پوتین اشتراک نظر بالایی با رویکرد خامنهای در خصوص تحریم ها دارد. هر دوی آنها تحریمها را چونان فرصتی محاسبه میکنند که میتواند منجر به افزایش قدرت تولید داخلی و پیشرفت شود.
همچنین در شروع هر دو خطای محاسبه داشته و فکر نمیکردند غرب بر روی افزایش تحریم ها اصرار کرده و پذیرای هزینههای تحریمهای کمر شکن شود. هنوز نیز تصور میکنند تحریمها نمی توانند ضربه سنگین و غیر قابل جبرانی بزنند. البته هر دو در عین حال مرزی نیز برای مقاومت خود قائل هستند و سعی میکنند با مانور هایی دامنه افزایش تحریم ها را مهار کرده و اجازه ندهند به محدوده های خطرناک برای بقاء برسند. اما به موازات میکوشند تا به صورت استراتژیک سلاح تحریم را بی اثر سازند.
خامنه ای و پوتین هر یک میپندارند که پیگیری اهداف ایدئولوژیک و اهداف سیاست خارجی و ملاحظات امنیتی ارزش آن را دارد که در برابر تحریم های غیر کشنده ایستاد. البته دولت های غربی نیز در این ویژگی با پذیرش هزینه های تحریم همراه است و اهداف امنیتی و منافع ملی خود را بر منافع اقتصادی کوتاه مدت ترجیح میدهد.
اما تحقق محاسبات پوتین با چالشهایی همراه است. نخست وابستگی روسیه به شبکه جهانی مناسبات اقتصادی خیلی بیشتر از شوروی است و قابل مقایسه نیست. نخبگان اقتصادی روسیه که به الیگارش معروف هستند تحمل تحریمهای شدید و منزوی شدن روسیه را ندارند. برخی از متحدان پوتین به شکلی محتاط زبان به شکایت گشودهاند. حتی برخی از ناظران تحولات روسیه تحلیل کردهاند که این موضعگیریها با هماهنگی خود پوتین اتخاذ شده تا زمینه برای نرمشهای احتمالی او مساعد شود.
اقتصاد روسیه نیز تاوان ماجراجویی را ندارد. اما در عین حال با توجه به اینکه بخش خصوصی واقعی در روسیه ضعیف است و شرکتهای شبه خصوصی در اصل به بلوک اصلی قدرت وابسته هستند میتوانند با اتکاء به دولت برنامه های خود را جلو ببرند. برای مثال در بخش فعالیتهای بانکی، بخش خصوصی وابسته میتواند منابعی را از دولت دریافت کرده و بدینترتیب تحریمها را دور بزند و مبلغ مورد نیاز بازار سرمایه را فراهم سازد.
محاسباتی مشابه توسط خامنهای نیز صورت گرفته است و بر این مبنا اقتصاد مقاومتی را طراحی کرده تا با کشیدن حصار به دور کشور و تنظیم روابط استراتژیک و بلند مدت با شرق، اقتصاد کشور بر اساس ساخت درونی و نیاز داخلی کشور تنظیم گردد. منتها برنامه و طرح وی بیش از اندازه خیال بافانه و متوهمانه است. او یک بار هزینه سنگین این رویکرد را در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدینژاد تجربه کرد و نگرانی از عبور تاثیر مخرب تحریم ها از آستانه قابل تحمل فرمان نرمش قهرمانانه را صادر کرد. اما اینک احساس میکند از منطقه خطر دور شده و دوباره در فکر باز سازی خط تقابل است.
توانایی اقتصاد داخلی ایران در نگاه صرف به درون و تامین نیاز هایش بر اساس منابع داخلی کشور با واقعیت بیگانه است. روسیه نیز اگرچه وضع بهتری دارد اما آنها نیز چنین توانی ندارند.
محرومیت از سرمایهگذاری خارجی و مبادلات تجاری بین المللی ظرفیتی برای رشد قدرت تولید داخلی دارد اما هزینههای این اقدام و رشد نامتوازنی که ایجاد میکند بر منافع آن برتری دارد.
در این میان اشتراک نظر پوتین و خامنهای در خصوص تحریمها و چگونگی مواجهه با آنها موضوع مهمی است که حداقل برای خامنهای تاثیر تشویق کننده در تداوم خط تقابل دارد. تحریمها همچنین حکومت های ایران و روسیه را به هم نزدیک میسازد.