اسرائیل و شکاف در هیات حاکمه آمریکا

کنگره آمریکا ۲۲۵ میلیون دلار کمک مالی برای تقویت و تجهیز بیشتر سپر موشکی اسرائیل موسوم به ” گنبد آهنین ” تصویب کرد. دو حزب جمهوری خواه و دمکرات در این خصوص هم نظر بوده و مشابه گذشته وحدت خود را در حمایت از اسرائیل به نمایش گذاشتند. قانونگذاران آمریکایی با برخوردی یکجانبه ، حماس را سرزنش کردند و بر همکاری آمریکا برای جلوگیری از به خطر افتادن جان شهروندان اسرائیلی تاکید کردند.

Obama-Netanyahu
البته بر سر چگونگی اعطاء کمک مالی فوق و خدمات فنی اختلافاتی وجود دارد. مجلس نمایندگان خواهان قرار دادن این مبلغ در سرفصلی جداگانه است اما سنا می خواهد آن را در قالب طرح مربوط به امنیت مرز ها ادغام نماید. جمهوری خواه ها با این رویکرد دمکرات ها موافق نیستند.
نمایندگان کنگره آمریکا در حالی بی اعتنایی خود را نسبت به جان مردم بی پناه غزه نشان دادند که تهدید نتانیاهو مبنی بر طولانی شدن حملات نظامی غیر قابل تفکیک ، باعث شده تا ابعاد فاجعه انسانی در غزه در معرض افزایشی کم سابقه قرار بگیرد. تا کنون بیش از ۱۳۰۰ نفر که اکثریت آنهات غیر نظامی هستند از جمعیت ساکن غزه جان باخته اند. تلفات انسانی اسرائیل نزدیک به ۶۰ نفر است. حجم زیاد آوارگان و تخریب خانه ها و زیر ساخت های رفاهی دیگر مشکل بزرگ فلسطینی ها است.
تلاش های جان کری برای ایجاد آتش بس تا کنون ناموفق بوده است. دولت اوباما عملیات نظامی اسرائیل را در قالب دفاع مشروع توجیه می کند اما در عین حال خواهان آتش بس است. جان کری با رد تلویحی پیشنهاد مشروط سازی آتش بس هم با اسرائیل و هم با حماس زاویه گرفته است. وی درخواست اسرائیل برای مشروط شدن توقف حملات نظامی به خلع سلاح غزه را نپذیرفت . اما رفع محاصره گذرگاه ها را موکل به انجام آتش بس و گفتگو های بعدی برای صلح کرد.

دولت اوباما به نسبت دولت های قبلی فاصله بیشتری با دولت اسرائیل گرفته اما همچنین بر حفظ اتحاد استراتژیک و تداوم کمک نظامی تاکید دارد. در این میان اختلاف نظر جدی بین اوباما و نتانیاهو بر سر چگونگی تنظیم سیاست ها وجود دارد. روابط بین این در طول سال های گذشته تیره بوده است. شبکه تلویزیونی یک اسرائیل و الجزیره فاش ساختند که اوباما نتانیاهو را تحت فشار قرار داده است تا به صورت یک طرفه اعلام آتش بس نماید. شبکه یک مدعی است اوباما در بخشی از تماس تلفنی به نتانیاهو گفته است : :« بار دیگر تکرار می کنم من از اسرائیل توقع دارم که یکجانبه آتش بس کند. تصاویر ویرانگریها در غزه ، کشورهای جهان را از موضع اسرائیل دور می کند.»
صحت این ادعا معلوم نیست اما رصد کردن وقایع نشان می دهد دولت اوباما می خواهد هر چه زود تر منازعه نظامی در غزه به پایان برسد ولی جانبداری آمریکا و غرب از اسرائیل اجازه نمی دهد که طرف اعتماد فلسطینی ها واقع شوند. از سوی دیگر آنها نفوذی بر حماس که آن را گروهی تروریست می خوانند ، ندارند. حماس نیز منافعی در تشدید درگیری دارد.
البته آهنگ اعتراضات دولت اوباما به موازات گسترش حملات اسرائیل نسبت به عملکرد دولت اسرائیل افزایش تدریجی داشته است. تند ترین آن اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بعد از شلیک راکت به مدرسه وابسته به سازمان ملل در فلسطین بود. او این اقدامات را غیر قابل قبول خواند.
ازا ین رو اگر چه کلیت هیات حاکمه آمریکا بیشتر با اسرائیل همراهی دارد و در حاشیه نیز توجهی به وضعیت فلسطینی ها دارد اما منکر تنوع نظر در درون دولت آمریکا نمی توان شد. رسانه های اسرائیلی بشدت به اوباما و جان کری حمله کرده و اقدامات میانحی گرانه آنها برای آتش بس را بر ضد منافع اسرائیل قلمداد می کنند.
جمهوری خواهان منتقد سیاست اوباما در فشار به دولت اسرائیل برای آتش بس هستند. سناتور مک کونل رئیس فر اکسیون اقلیت در سنا اوباما را سرزنش کرد که تکیه اصلی اش را بر جلب رضایت اسرائیل برای آتش بس قرار داده است. در حالی که به نظر او باید دولت آمریکا از رویکردی پشتیبانی کند که با نابودی توان موشکی حماس ، امنیت اسرائیل را تضمین نماید.
اکثریت مجلس نمایندگان که تحت کنترل جمهوری خواهان است و بخش مهمی از دمکرات ها از چنین رویکردی دفاع می کنند و خود را متعهد می دانند تا به حمایت از اسرائیل پرداخته و در حوزه های نظامی ، مالی و سیاسی به آن کمک نمایند.
این برخورد تبعیض آمیز یکی از موانع شکل گیری صلح خاور میانه است و همچنین باعث شده تا اسرائیل در برخورد های بی رحمانه با فلسطینی ها و عدم تجدید نظر در حملات بدون تفکیک و مجازات جمعی محکم بایستد.
این برخورد همچنین به آمریکا ستیزی در جهان اسلام و افکار عمومی عرب دامن زده و عملا رویکرد های حمایتی آمریکا برای رشد صلح و دمکراسی را تحت الشعاع قرار داده است.
شکاف بین کنگره و دولت اوباما اگر به سمت حمایت از دولت اسرائیل و فاصله بیشتر با فلسطینی ها میل نماید ، آنگاه منافع و ملاحظات امنیتی آمریکا در خاور میانه با تهدید های بیشتری در میان مدت و دراز مدت مواجه خواهد شد.
اوباما و گرایش های میانه رو در آمریکا فرصت زیادی ندارند موفقیت راهی که اوباما در تعامل با جهان اسلام گشود نیازمند برخوردی محکم برای جلوگیری از اعمال مغایر با موازین حقوق بشری و قوانین بین المللی دولت اسرائیل است. در این صورت امکان موفقیت در برخورد با حکومت های خودکامه و جریان های ستیزه جو مهیا می شود. البته دولت اوباما با توجه به دفاع مطلق کنگره آمریکا کار دشواری در اعمال سیاست متوازن دارد. اما بدون چنین سیاستی بعید به نظر می رسد تغییری در بن بست صلح خاور میانه پدید آید. صریح شدن اعتراض دولت آمریکا به اقدامات دولت اسرائیل در شکل دهی فاجعه انسانی در غزه نقطه شروع خوبی است.
البته ممانعت حماس از آتش بس و تشویق جمهوری اسلامی به تداوم درگیری های نظامی و تسری ناآرامی های غزه به کرانه باختری ، به نوبه خود تقویت کننده گروه های دست راستی و تندرو در عرصه سیاسی آمریکا نیز است. کنگره آمریکا علاوه بر اقدامات حمایتی از اسرائیل و برخورد با حماس ، مجازات حکومت ایران را در مقطع فعلی ضروری می داند. این عامل در صورتی رهبری به تحریک خشونت ادامه دهد ، به ضرر مذاکرات هسته ای عمل خواهد کرد.
در مجموع به نظر می رسد به موازات تشدید درگیری ها ، مدافعان سیاست خارجی تهاجمی در آمریکا نیز موقعیت بهتری در عرصه سیاسی آمریکا پیدا می نمایند.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در مقالات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.