بازگشت به دوران جنگ سرد؟

اعتراض آمریکا نسبت به تخطی روسیه از پیمان موشک های اتمی سال ۱۹۸۷ رویداد اثر‌گذاری در شکل دهی تحولات کلان دنیا است. در هفته گذشته دولت آمریکا اعلام کرد که دولت روسیه پیمان فوق را نقض کرده و یکی از موشک‌های کروز میان برد خود را مورد آزمایش قرار داده است. طبق پیمان یاد شده دولت های روسیه و آمریکا توافق کردند تا از موشک های کروز و بالیستیک خود که برد بین ۳۰۰ تا ۳۴۰۰ مایل دارند، استفاده نکنند.

download_3

پیمان موشک‌های اتمی در دسامبر سال ۱۹۸۷ بین رونالد ریگان و میخائیل گورباچف در واشنگتن امضا شد. این قرار داد بعد از تصویب پارلمان های دو کشور در سال ۱۹۸۸ رسمیت یافت. البته این برای اولین بار نیست که دولت آمریکا نسبت به تخطی روسیه شکایت می کند. در سال ۲۰۱۲ نیز گزارش‌هایی وجود داشت که روسیه به تعهداتش پایبند نیست. اما این برای اولین بار است که موضوع در عرصه عمومی به صورت رسمی مطرح می شود. باراک اوباما طی نامه‌ای رسمی از پوتین تقاضای رعایت پیمان فوق و بازدارندگی را مطرح کرده است.

اما دولت روسیه از سال ۲۰۰۷ در فایده‌مندی این پیمان تشکیک کرده است. پوتین رسما گفت معاهده یاد شده دیگر تامین کننده منافع روسیه نیست. در آن زمان بحث استقرار پایگاه‌های موشکی آمریکا در لهستان و جمهوری چک مطرح بود. برخی از ناظران و تحلیل‌گران این اقدام روسیه را تلاشی برای ممانعت از استقرار پایگاه‌های موشکی جدید آمریکا در نزدیکی مرزهای خود توصیف کردند. هم‌چنین نگرانی روسیه از پیشرفت موشکی چین که تعهد فوق را ندارد، دیگر عاملی تصور می‌شد که روسیه را نسبت به تداوم رعایت معاهده یاد شده مردد کرده بود.

اینک بعد از تیره شدن روابط روسیه وغرب بر سر بحران اوکراین و رشد روند واگرایی این اقدام روسیه معنای دیگری پیدا می‌کند. از این رو دولت آمریکا موضوع را فوق‌العاده مهم ارزیابی کرده و ملزم ساختن دولت روسیه به اجرای تعهداتش را در صدر اولویت‌های امنیتی و سیاست خارجی خود قرار داده است.

موضوع در عین حال به شکاف در هیات حاکمه آمریکا نیز دامن زده است. دولت اوباما تمایل دارد موضوع هر چه سریع‌تر حل شده و از طریق دیپلماسی و ابزار فشار تحریم روسیه وادار به رعایت توافق‌نامه یاد شده بشود. اوباما به عنوان کسی که اصلاحیه طرح استارت را تصویب کرده و خواهان کاهش زراد خانه اتمی و سلاح‌های استراتژیک در دنیا است ، نمی خواهد معاهده فوق منتفی شده و یا متزلزل گردد. در سال ۲۰۱۱ وی موفق شد نظر مثبت روسیه را برای کاهش تعداد سلاح‌های اتمی استراتژیک به ۱۵۵۰ تا فوریه سال ۲۰۱۸ جلب نماید.

کنگره خواهان اعمال فشار و اقدامات تنبیهی بیشتر است. در عین حال تمایل نه چندان قوی نیز وجود دارد که در صورت جدی بودن روسیه در عدم تمکین کامل به مفاد قرارداد ، آمریکا نیز به توسعه سلاح‌های موشکی و اتمی خود بپردازد و عملا معاده موشک‌های اتمی سال ۱۹۸۷ از حیز انتفاع ساقط گردد. ولی اولویت و خواست دولت اوباما چنین نیست و می‌خواهد هر طور شده پوتین را راضی سازد که به انحرافات در اجرای پیمان یاد شده پایان دهد.

اما نکته کلیدی در حل این مساله راهبرد روسیه است. اگر روس‌ها واقعا به دنبال گسترش برنامه موشکی و کنار گذاشتن تدریجی و مرحله به مرحله توافق فوق باشند ، آن‌گاه روند تنش‌زدایی و کاهش سلاح‌های کشتار جمعی از ۱۹۸۸ تاکنون متوقف شده و روند معکوسی را خواهد پیمود. در این شرایط باید انتظار داشت رقابت تسلیحاتی روسیه و غرب در سطحی محدود‌تر از از گذشته به جریان افتد. همچنین این رقایت باعث ایجا دشدن فضا برای گروه های ضد غریی در دنیا و دسترسی بیشتر آن‌ها به سلاح‌های راهبردی می گردد. در این شرایط همکاری روسیه و غرب در برابر تروریسم و جلوگیری از افزایش کشورهای دارنده سلاح‌های اتمی نیز کاهش ملموسی پیدا می‌نماید. اما اگر هدف روسیه فقط ایجاد بازدارندگی و مقاومت در برابر حرکت تهاجمی غرب وجلوگیری از روند افزایش تحریم‌ها باشد ، آنگاه مساله شکل دیگری پیدا می‌کند.

در این حالت می توان انتظار داشت در صورت دریافت امتیازاتی تحرکات موشکی را کنار خواهد گذاشت. اما سابقه موجود از سال ۲۰۰۷ نشان می‌دهد که پوتین به شکل راهبردی حرکت به سمت ارتقاء سطح نظامی و استفاده از مزیت دفاعی و تسلیحاتی را مد نظر دارد. در این میان نوع واکنش غرب و به‌خصوص آمریکا فاکتوری تعیین کننده در اقدامات بعدی روسیه خواهد بود. حرکت تقابلی روسیه تاثیر مهمی در افزایش حساسیت افکار عمومی آمریکا و حمایت از برخورد‌های محکم در سیاست خارجی خواهد داشت.

اما چالش فوق بیش از هر چیز تاکیدی است بر تلاش روسیه برای بازگشت به دوران اقتدار منطقه‌ای و جهانی و فاصله گرفتن با روند نزولی است که بعد از گلاسنوست و فروپاشی شوروی رخ داد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.