برخورد امنیتی با جریان شیرازی ها

نیروهای وزارت اطلاعات در عملیاتی گسترده شبکه های تلویزیونی وابسته به جریان آیت الله سید صادق شیرازی را در شهر های فم ، اصفهان ، مشهد و تهران را جمع آوری کرده و تعدادی از دست اندر کاران آنها را بازداشت کردند.

b02

در این میان شبکه های امام حسین ۱ و۲و۳، اباالفضل، القائم، الزهراء والمهدی از جمله مهمترین شبکه هایی هستند که پس از دستگیری مدیران ودست اندرکاران آنها، وسایل وتجهیزات ودارایی های متعلق به این شبکه ها از جمله وسایل ارتباطی، رایانه ها، هارد درایو ها و آرشیو برنامه های تولید این شبکه ها را توقیف وضبط نموده اند.

درهمیان رابطه، گزارش ها از شهر اصفهان حاکی است، که آقای مسعود بهنام از مدیران ودست اندرکاران شبکه تلویزیونی امام حسین درحالی که بدلیل بیماری تنفسی در حال بستری شدن بود، نیروهای لباس شخصی بدون ارائه هیچ گونه حکم قضایی، وی را ناگزیر به رها کردن نیمه کاره معالجات کردند و او را با آمبولانس بیمارستان به زندان دستگرد اصفهان منتقل نمودند.

همچنین آقای حامد تقی پور از برنامه سازان مذهبی ومالک استودیو رسانه ای افق در شهر مشهد در داخل حرم امام رضا بازداشت شد.

وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای که در سایت خود منتشر کرده، گفته است که «این دفا‌تر تولید به طور مخفیانه و غیرقانونی در راستای ایجاد اختلافات مذهبی و تشدید تفرقه در جهان اسلام و تخریب وجهه شیعه» فعالیت می‌کردند که پس از شناسایی، با حکم قضایی تعطیل و عوامل آن‌ها بازداشت شدند.این وزارتخانه، مرکز پخش برنامه‌های شبکه‌های یاد شده را «انگلیس» و آمریکا» عنوان کرده و گفته که دفا‌تر تولید آن‌ها در ایران، در استان‌های قم، اصفهان، تهران و خراسان رضوی بوده است. البته وزارت اطلاعات در گزارش خود اسمی از نام شبکه ها نیاورده است.

بر اساس بیانیه وزارت اطلاعات، «اختلاف افکنی بین پیروان مذاهب اسلامی از طریق توهین و افترا به مقدسات آن‌ها، اهانت به علمای جهان اسلام، اعلام هفته برائت در مقابل هفته وحدت، تبلیغ و ترویج سبک‌های غلط، خرافی و خشن عزاداری، محور و رویکرد اصلی برنامه‌های تولیدی این دفا‌تر بوده است».

ریشه این برخورد امنیتی به ابراز نگرانی سید حسن نصرالله از فعالیت بخشی از رسانه های مذهبی در قم بر می گردد. محمد صادق صالحی منش استاندار قم روز نهم اردیبهشت اظهار داشت: «برادر عزیزم سید حسن نصرالله هفته گذشته هیاتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند و گله‌مند بودند که چرا چنین زمینه‌ای در قم فراهم شده است تا برای ایشان مشکل ایجاد شود».

خبرگزاری شبه امنیتی فارس پیشتر طی گزارشی ایجاد حساسیت در این خصوص نمود. در بخشی از گزارش فارس چنین آمده بود : «۱۱ شبکه شیعی مختلف به زبان فارسی در حال فعالیت هستند و در کنار آن‌ها شبکه‌های مختلف عربی و انگلیسی نیز فعالیت می‌کنند که در این میان شبکه‌های عرب‌زبان آن‌ها بیشتر از دیگر شبکه‌هاست »

این خبرگزاری برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای شیعی که موجب «نگرانی بسیاری از جمله سید حسن نصرالله» شده است را شامل شبکه‌های «امام حسین» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی، «سلام»، «ابالفضل العباس»، «مدرسه جهانی امام صادق»، «بقیع»، «مرجعیت» و همچنین شبکه‌های الانوار ۱ و ۲ عنوان کرده که در قم، اصفهان، مشهد و تهران دفتر دارند.

فارس در گزارش یاد شده به شبکه اهل بیت وابسته به اللهیاری روحانی شیعه افراطی نیز اشاره کرده بود ولی ارتباطی بین اللهیاری و جریان شیرازی ها وجود ندارد و حتی برخورد های تندی با خود آیت الله سید صادق شیرازی کرده است.
رهبری نیز در یک سخنرانی عمومی به طور غیر مستقیم به شبکه های وابسته به آیت الله سید صادق شیرازی اشاره کرد و ضمن تخطئه آنها گفت : « غرب وسائل ارتباط جمعی در اختیار اینها می گذارد. کجا آمریکا ، کجا انگلستان، شیعه ای که صدایش از آمریکا و انگلستان پخش شود،به درد شیعه نمی خورد.

بدینترتیب بعد از چند ماه طرح برخورد با شبکه های ماهواره ای یاد شده تحقق یافت و آنها جمع آوری شدند. البته پیش از آن مدیران این شبکه ها تحت فشار قرار گرفته بودند که ملاحظات و خطوط قرمز را رعایت نمایند و بخصوص در خصوص مرجعیت هیچکس جز خامنه ای تبلیغ ننمایند.

در این ماجرا اگر چه نگرانی از شدت یافتن نزاع شیعه و سنی بخصوص در شرایط ملتهب منطقه در تصمیم گیری وزارت اطلاعات موثر است ، اما به نظر می رسد دلیل اصلی محدود کردن جریان شیرازی ها و بخصوص کنترل آیت الله سید صادق شیرازی است که حکومت دلخوشی از مواضع سیاسی و مذهبی وی ندارد.

همزمان با جمع آوری ماهواره ها مراکز فرهنگی وابسته به وی در شهر اصفهان چون موسسه فرهنگی دارالمهدی و القرآن الحکیم وابسته به حسینیه کربلایی های اصفهان نیز تعطیل شدند.

سکوت حکومت در برابر فعالیت های فرقه گرایانه مشابه چون شبکه ولایت که مناظره هایی در خصوص اختلافات شیعه وسنی برگزار می کند و عبارات توهین آمیزی را بر علیه شخصیت های سنی معاصر و گذشته بیان می دارد و یا شبکه قران که بعضا به مباحث تحریک کننده می پردازد ، ضمن اینکه معیار های تبعیض آمیز را آشکار می سازد ، روشن کننده انگیزه های سیاسی در پشت این برخورد ها نیز است. شبکه ولایت وابسته به آیت الله ناصر مکارم شیرازی است و روحانیت بلند پایه سنی در ایران چون مولوی عبدالحمید ناخشنودی شان را از برنامه های این شبکه بار ها اعلام کرده اند.

مصباح یزدی و حلقه نیرو های مدافع وی نیز در سالیان گذشته فعالیت های چشمگیری در خصوص سنی ستیزی داشتند. مصباح یزدی در یک سخنرانی گفته بود : « «باید کتاب‌های شیعه در بین اهل تسنن ترویج یابد تا کسانی که تعصب کمتری دارند، زود‌تر به دین حق دست پیدا کنند»

علی یونسی مشاور رئیس جمهور در امور اقلیت های دینی معتقد است نفوذ مخالفان وحدت شیعه و سنی در ۸ سال گذشته افزایش یافته است.

سید صادق شیرازی از مراجع سنتی و مخالف ولایت فقیه است. او در جریان جنبش سبز نسبت به برخورد های خشن با معترضان انتقاد کرد و تقریبا در اتفاقاتی که در صحنه سیاسی ایران رخ داده جانب مخالفان را کرفته و در شکاف دولت- ملت ، حامی مردم بوده است.

این رویکرد وی موجب خشم و ناراحتی رهبری و نیرو های امنیتی بوده و شاگردان و نزدیکان وی کمابیش مورد اذیت و آزار حکومتی قرار گرفته اند.
او چند هفته پیش در سخنرانی که در جمع مقلدانش داشت اعلام کرد هیچ یک از فقهاء شاخص شیعه با ولایت مطلقه فقیه موافقت نکرده اند. این سخن وی نیز بر حکومت گران آمده است.

البته نمی توان منکر شد که در خصوص حمله به باور های اهل سنت و دامن زدن به اختلافات حداقل در حوزه نظر ، شبکه های وابسته به آیت الله شیرازی در داخل و خارج از کشور رویه افراطی داشته اند. عدم انتشار و تبلیغ مناسب مواضع صادق شیرازی در محکومیت تقابل های خشونت آمیز بین سنی و شیعه وی را آسیب پذیر ساخته است. البته شبکه های وابسته به او توهین به شخصیت های سنی نمی کنند و فقط برخود انتقادی تند دارند و بر طبل برجسته کردن اختلافات می دمند.
نیرو های جامعه مدنی و مذهبی منتقد نیز نگران دامن زدن به اختلافات فرقه ای و بخصوص توهین به باور های اهل سنت هستند.

اما برخورد امنیتی حکومت بیشتر بهره برداری سیاسی را روشن می سازد. اگر واقعا دلایلی که وزارت اطلاعات مطرح کرده است ، مورد نظر بود نیازی به دخالت مستقیم وزارت اطلاعات وبازداشت های گسترده نبود. کافی بود موضوع به دادگاه مطبوعات و یا شعبه مربوطه قضائی ارجاع می شد تا موضوع مورد رسیدگی قرار گرفته و دست اندر کاران نیز حق دفاع از خود شان را می داشتند . نزدیکان به دفتر آیت الله شیرازی ادعا های وزارت اطلاعات را رد می کنند.

در این حالت برگزاری علنی دادگاه مناسب ترین شیوه برخورد بود تا واقعیت ها روشن شود. طبیعی است که دامن زدن به نزاع های فرقه ای و توهین به باور های مقدس جمعی از مردم ایران پذیرفتنی نیست. بنابراین اگر واقعا دغدغه حکومت نگرانی از تشدید اختلافات سنی و شیعه و ترویج عزاداری های خشن بود ، می توانست مستندات خود را از طریق برگزاری دادگاه علنی در اختیار افکار عمومی بگذارد. ولی چنین نکرده است. در حال حاضر برخورد های صورت گرفته و بخصوص انتقال یک بیمار از تخت بیمارستان به زندان ضمن اینکه حقوق شهروندی را نقض می کند ، از زاویه تعارض با آزادی بیان و رسانه نیز سزاوار محکومیت است.

بار دیگر حکومت شیوه غلط تعطیلی رسانه قبل از اثبات جرم در دادگاه را بکار گرفت و این بار در اقدامی کم سابقه رسانه های مذهبی هدف قرار گرفتند.
به احتمال زیاد منظور از عزاداری های خشن و خرافی،قمه زدن است. انتقاد از ترویج قمه زنی موجه و مشروع است. اما ممانعت اجباری از این اقدام در عرصه عمومی ضرورت دارد ولی در عرصه خصوصی دخالت موجه نیست. در بین مراجع تنها وابستگان به آیت الله صادق شیرازی نیستند که نگاه مثبتی به قمه زنی دارند . آیت الله وحید نیز بر بایستگی و ارزش این حرکت تاکید دارد.

همچنین عزاداری های خشن و خرافی فقط محدود به این شبکه ها نمی شود. مجموعه مداح هایی که سبک های جدید تهییجی غربی را بکار گرفته اند و در مراسم شان به اظهارات غلو آمیز و دروغ در باره ائمه اطهار می پردازند و از هیچ خرافه گویی نیز دریغ نمی کنند ، نه تنها مورد بازخواست وزارت اطلاعات قرار نمی گیرند بلکه به دلیل حمایت های پر رنگ آنها از رهبری ، تشویق نیز می شوند.

بنابراین وقتی با شبکه های فوق برخورد امنیتی گسترده ای صورت گرفته و اقدام مناسبی برای اقناع مدیران شبکه نسبت به پرهیز از اختلاف افکنی انجام نشده است و همچنین حکومت نسبت به رفتار های مشابه سکوت کرده و رفتار یکسانی بروز نداده است ، برخورد امنیتی با جریان شیرازی ها شائبه سیاسی بودن را در بر دارد.

چند روز قبل از این برخورد ، ائمه جمعه در استان سیستان بلوچستان خبر از تعطیلی قریب الوقوع شبکه های یاد شده داده اند. این خیر قرینه ای است که حکومت از این برخورد هدف جلب رضایت اهل سنت در ایران را نیز دارد تا هم جریانی که خارج از چارچوب مورد نظرش در حوزه های علمیه است را مهار نماید و هم جلوی جلوی دیدگاه هایی که خارج از محدوده در نظر گرفته شده رهبری ، به تقابل بین سنی – شیعه دامن می زنند را بگیرد.

این احتمال وجود دارد در ادامه سناریو سازی های وزارت اطلاعات در خصوص توطئه جنگ نرم و براندازی خاموش از سوی غرب ، بازداشت شدگان تحت فشار قرار بگیرند تا اعترافاتی در چارچوب ادعا های حکومت و وابستگی به غرب داشته باشند. تا بدینترتیب ادعای خامنه ای در خصوص نزاع شیعه و سنی به عنوان طرح غرب و بخصوص دستگاه های اطلاعاتی آمریکا باور پذیر جلوه داده شود. همچنین از منتقدین درون دینی حکومت نیز سلب مشروعیت گردد.

البته بعید است این سناریوی محتمل در افکار عمومی تاثیرگذار باشد اما رصد کردن رفتار حکومت نشان می دهد آنها هنوز به کارامدی این روش ها باور دارند.
در عین حال توجه باید کرد تشدید فعالیت جریان های سلفی افراطی و شیعه ستیزی نیز به طور طبیعی بستر فعالیت های ضد سنی در بین شیعیان را هموار می سازد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.