سیزدهمین سالگرد فاجعه انسانی حمله تروریستی یازده سپتامبر سیمایی متفاوت دارد و چه بسا بتوان آن را نزدیکترین سالگرد به رویداد حمله انتحاری با هواپیما به برج های تجاری دو قلو در نیویورک بهشمار آورد. مرکز ثقل این تشابه رشد داعش و افزایش خطر این گروه تررویست و جنایت کار برای دنیا است. نگرانی از گسترش فعالیتهای دولت اسلامی عراق و شام به داخل مرزهای آمریکا باعث شده است تا مردم آمریکا با حساسیت بیشتری اخبار مربوط به اسلامگرایان افراطی و دردسرهای آنان را دنبال نمایند. همزمانی این سالگرد با دستور اوباما در حمله هوایی گسترده به مواضع داعش در عراق و سوریه شباهت ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴ با ۲۰۰۱ را ملموس کرده است.
اکنون آمریکائیها در سیزده سال گذشته بیشترین احساس خطر را دارند که حملات تروریستی اسلام گرایان جهادی در داخل خاک آمریکا تکرار شود. در نظر سنجی که توسط وال ستریت جورنال و شبکه انبیسی از مردم آمریکا انجام شده است، ۴۷ درصد پاسخ دهندگان گفتهاند که در قیاس با پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ احساس امنیت کمتری دارند. نمونه این نظر سنجی هزار نفر از کسانی هستند که در انتخابات آمریکا ثبت نام کردهاند. پاسخ دهندگان عملکرد اوباما در سیاست خارجی را ضعیف ارزیابی کرده و درصد موفقیت اوباما ۳۲ درصد است. فقط ۲۶ درصد گفتهاند که حس میکنند امنیت بیشتر شده است.
۵۹ درصد از پاسخ دهندگان اظهار داشتهاند که از نزدیک اخبار مربوط به داعش را دنبال میکنند. چهل درصد از حملات هوایی محدود به مواضع دولت اسلامی عراق و شام حمایت کردهاند و ۳۴ درصد نیز خواهان حمله تمام عیار و ارسال سربازهای آمریکایی برای جنگ زمینی هستند.
اوباما در نطق عمومی خود با خوشبینی کمتری در خصوص موفقیت اقدامات انجام شده در خصوص مهار ترویستهای اسلامگرا صحبت کرد. البته او تصریح کرد که دولت آمریکا موفق شده است تا جنگ با تروریسم را جلو ببرد و در پایان سال جاری میلادی ماموریت ارتش آمریکا در افغانستان به پایان میرسد. اما او تاکید کرد این امر به معنای پایان فعالیت تروریستها نیست. او اظهار داشت: «ما نمیتوانیم شیاطین را به طور کامل از روی زمین محو کنیم. همیشه گروهی کوچک از آدمکشها میتوانند صدمات بزرگی وارد سازند. این واقعیت پیش از ۱۱ سپتامبر وجود داشت و تا کنون نیز باقی مانده است. به این دلیل ما باید بیشتر مراقب تهدیدها باشیم. اکنون بزرگترین تهدید امنیتی آمریکا از خاورمیانه و شمال آفریقا میآید که گروههای افراطی از گسترش نارضایتیها ومشکلات برای بهرهبرداری خود استفاده میکنند. یکی از این گروهها داعش است.»
اوباما میکوشد تا جبهه جدیدی که در خاور میانه گشوده و برای اولین بار اجازه حمله هوایی به قلمرو سوریه را صادر کرده است را در پوشش بازدارندگی در برابر عملیات احتمالی در خاک آمریکا تبیین نماید. البته هدف قرار گرفتن پایگاههای نظامی، سفارت خانهها و دیگر موسسات آمریکا در خاورمیانه نیز در اقدام تهاجمی آمریکا نیز دخیل هستند. طبق نظر سنجی پیو شصت درصد آمریکاییها نگران چنین احتمالی هستند. البته اوباما افزایش بیثباتی و خشونت در خاورمیانه و نسل کشی غیرمسلمانها در عراق و سوریه را نیز به عنوان اهداف دیگری ذکر میکند.
اما مساله اصلی برای وی جلوگیری از خطر تشدید عملیات ترویستی در خاک آمریکا است. اگرچه طبیعی است که رئیس جمهور هر کشور در وهله نخست متعهد به منافع ملی و امنیتی ملی کشور متبوعش باشد. اما حل مشکل و ارائه راهبرد موثر نیازمند برخورد همه جانبه و ریشهای است. خون مردم آمریکا پر رنگتر از مردم دیگر کشورها و بهخصوص شهروندان مظلوم سوریه، عراق و دیگر مناطق خاورمیانه نیست که توسط اسلامگرایان افراطی به گروگان گرفته شدند.
اکنون همه دنیا و حتی کشورهایی مانند عربستان سعودی که تا پیش از این خطر این گروهها را دست کم گرفته بودند به این نتیجه رسیدهاند که داعش خطری همگانی است. اراده جدی و فارغ از بخشی نگری و دخالت ملاحظه سیاسی برای مهار داعش مورد نیاز است. باید این نگرش عمومیت پیدا کند که نفس تروریسم و گروههایی که با خشونت میخواهند اهداف خود را جلو ببرند و فرقی بین نظامی و غیرنظامی قائل نیستند در هر شکل و ایدئولوژی خطرناک است و باید محکوم شود ولو فعالیت آنها منافع آنی و مقطعی داشته باشد.
سیاست آمریکا از این زاویه ضررهای زیادی دیده است. داعش محصول آمریکا و یا ساخته و پرداخته آن نیست. اما همکاری مقطعی با اسلامگرایان جهادی در افغانستان بر علیه شوروی سابق و عدم اقدام جدی در برخورد با آنها در جنگ داخلی سوریه مواردی هستند که باعث رشد گروههای اسلامگرای تروریست شده است. البته داعش از ابتدا در سوریه در مقابل غرب و جنبش اعتراضی سوریه قرارگرفت و علی رغم درگیریاش با ارتش سوریه درعمل با گشودن جبههای در داخل معارضان سوری خدمت زیادی به دولت بشار اسد کرد. اما مسامحه اوباما در دخالت نظامی در سوریه باعث شد تا گروههای وابسته به القاعده به تدریج دست بالا را پیدا کنند.
نگرانی از دسترسی گروههای افراطی به سلاحهای سنگین باعث شد تا دولت اوباما و کنگره از ارسال سلاح به بخشهای میانهروی مخالفان مسلح سوری خودداری کنند اما این سیاست ناموفق بود و عملا باعث بازسازی قدرت بشار اسد و همچنین رشد گروههای مختلف اسلام گرای جهادی در سوریه شد که اینک تهدیدی بزرگ برای کل خاور میانه و جهان هستند.
حال اوباما بعد از سه سال از جنگ داخلی سوریه تصمیم گرفته است تا بخش میانهروی مخالفان مسلح را تجیز تسلیحاتی نماید. معلوم نیست این سیاست با موفقیت مواجه شود وبهنظر میرسد برای تغییر در سوریه دیر شده است. اما مواجهه با خشونت ناموجه و رابطه جنگ وصلح مساله پیچیدهای است.
سیزدهمین سالگرد ۱۱ سپتامبر نقطه عطفی در چرخش سیاست خارجی اوباما هم است. او اینک سیاستی را در دستور کار قرار داده که در پیش از ریاست جمهوری از منتقدان آن بود. البته رویکرد اوباما به خاور میانه هنوز تفاوتهای چشمگیری با جرج بوش دارد اما شباهتها بیشتر شده است. اوباما در دو سال آخر خود بیشتر به سمت راهبرد جناح رقیب حرکت میکند همانطور که جرج بوش در دو سال آخر ریاست جمهوری ار راهبرد خود فاصله گرفت و به حد وسط دیدگاههای سیاست خارجی دو حزب جمهوریخواه و دمکرات نزدیک شد.
اکنون افکار عمومی آمریکا بر خلاف سال ۲۰۰۹ از مداخله نظامی محدود در خاور میانه دفاع میکند. فضا در جامعه آمریکا عوض شده است. تا پیش از اقدامات غیر انسانی و بیرحمانه داعش گرایش غالب در آمریکا فاصلهگیری از ایفای نقش پلیس دنیا بود و از خروج کامل آمریکا از مناقشات خاور میانه دفاع میکردند. ولی الان این تصور قوت یافته است که عدم مداخله آمریکا نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث افزایش نا امنی در دنیا و در نتیجه سرایت خطرات به داخل خاک آمریکا میگردد.
۱۳مین سالگرد ۱۱ سپتامبر تاکیدی بر این واقعیت است که تا زمانی که ناامنی، تروریسم و فجایع انسانی در بخشی از دنیا وجود داشته باشد، امنیت وصلح برای همه جای دنیا محقق نخواهد شد. امنیت و کارزار بر علیه تروریسم در شرایط کنونی وزن بیشتری در افکار عمومی پیدا کرده و تاثیرات آن هم سیاست داخلی در آمریکا و هم مناسبات دنیا را تحت الشعاع قرار میدهد. بزرگداشت قربانیان ۱۱ سپتامبر در ۲۰۱۴ بیش از هر زمان دیگری در ۱۳ سال گذشته چهره کریه و منفور ترور و خشونت ناموجه را در انظار جهانی به نمایش میگذارد.