حسن روحانی در چهاردهمین سفر استانی خود به قم رفت. اگر چه بازدیدهای استانی برنامهای متعارف در دولت اعتدال است و هر بار نوبت یک استان میرسد ولی سفر به قم ویژگیهای خاص خودش را دارد. افزایش انتقادات برخی از مراجع سیاسی اصولگرا و مدافع نظام باعث شده تا حساسیت این سفر بالا رود. ابتدا قرار بود فروردین ماه سال جاری به قم سفر کند اما به دلایل نامعلومی این اتفاق نیافتاد و اینک بعد از یازده ماه، روحانی وارد شهری شد که روزگاری در آن به طلبگی و تحصیل دروس حوزوی مشغول بود.
این دومین سفر روحانی به قم در کسوت رئیس جمهوری بود. وی بعد از انتخابات ریاست جمهوری نیز به قم سفر کرد و دیداری با مراجع داشت. هدف اصلی روحانی ضمن تبلیغ برای دولت و بازدید از پروژههای عمرانی در قم کاهش تنش با مراجع و راضی ساختن حوزه علمیه قم بود.
برنامه وی دادن اطمینان به مراجع در عین عدم عقبنشینی بزرگ از مواضع دولت بود. او در صحبتهای عمومیاش با برجسته کردن موفقیتهای دولت یازدهم به مراجع این پیام را داد که تقویت دولتی که رئیس آن دانش آموخته حوزه علمیه است، برای آنها مفید است. وی در عین حال تصریح کرد که راه برای تعامل دو طرفه بین دولت و مراجع باز است. روحانی در ادامه مواضع قبلی به اصولگرایان افراطی حمله کرد و اقدامات آنان را به خاطر تخریب گرایی مورد نکوهش قرار داد. روحانی با آگاهی از شکافی که بین حوزه علمیه واصولگرایان مدافع گفتمان سوم تیر وجود دارد و آنها حوزه و مراجع را زیر دست ولی فقیه میخواهند، سعی کرد تحرکات این جریان را مشکل مشترک حوزه علمیه قم و دولت توصیف نماید.
همچنین روحانی کوشش نمود تا راهبرد اعتدال مورد نظر خود را به عنوان محصول منطقی حوزههای علمیه معرفی نماید. او حوزه را تشویق کرد با فاصله گرفتن از اصولگرایان افراطی جریان میانه در کارگزاران جمهوری اسلامی را تقویت نموده و همچنین در حد وسط مدرنیته و بنیادگرایی حرکت کند.
دیگر هدف روحانی در سفر به قم خنثی سازی اقدامات مخالفان درون حکومتی دولت بود که بر روی گسترش اختلافات بین مراجع و دولت سرمایه گذاری کردهاند. وی در مصاحبه مطبوعاتی پایان سفر در پاسخ به اینکه چرا دولت مشاور در امور حوزه ندارد، انتقاد را پذیرفت و ضرورت پیدا کردن سازو کار بهتر را گوشزد ساخت. اما در عین حال تصریح کرد: «ارتباط با حوزه در دستور کار دولت است و معمولا هر دو یا سه هفته یک بار یکی از وزرا یا نمایندهای از دولت در قم حضور دارد و با مراجع دیدار میکند.»
فرازی از سخنان روحانی در جریان سفر به قم در ادامه ذکر میشود:
« حوزه بزرگ و عظیمی را آیتالله حائری در سال ۱۳۴۰ هجری قمری بنیان نهاد و فیضیه رونق دیگری یافت و همه اندیشمندان و علما، بزرگان به این حوزه شتافتند، بزرگترین افتخارات تاریخ علمی، دینی و سیاسی ما از قم و از حوزه علمیه قم است».
«امام راحل تربیت یافته این حوزه علمیه بود و مقام معظم رهبری تربیت یافته همین حوزه هستند و مراجع بزرگ، اندیشمندان و محققان که همواره سر احترام به سمت ایشان فرود میآوریم تربیت یافتگان همین حوزه هستند…. مرجعیت عامه شیعه را مرحوم آیتالله بروجردی در همین حوزه بنیانگذاری کرد؛ قیام و نهضت امام از قم آغاز شد و دین ما، اسلام ما، تشیع ما زنده است چون حوزه علمیه قم و اجتهاد زنده است، چون اسلام به علم، دانش و عقلانیت استوار است و چون قم زنده است.»
« این حوزه بزرگ و عظیم قم همواره در برابر اباهیگری، لاابالیگری، التقاط، تفسیر به رأی، جمود و تحجر ایستاد و میایستد؛ ما باید بدانیم تحجر و افراط نه تنها دنیای مردم که اول دین مردم را میسوزاند. تبدیل دین جامع و نجات بخش اسلام به دینی خشک و خشن و غیرمنعطف به آن معناست به دوام و قدرت دین ضربه وارد کردهاند؛ اسلام دین سمعه سهله است؛ اسلام دینی است که در چارچوب طاقت بشر تدوین شده است.»
روحانی انتظارات دولت از حوزه را این چنین تشریح کرد:
«نخستین مساله نظریهپردازی در مسائل مهم دینی اجتماعی، دینی سیاسی، دینی بینالمللی و دینی فرهنگی در حوزه علمیه قم است، دولت نه دنبال نظریهپردازی دینی بوده و نه کارش این است…. کار دولت حمایت از حوزههای علمیه با حفظ استقلال کامل آنهاست و اگر حوزه علمیه استقلال خود را از دست بدهد آن حوزه مورد قبول مردم نیست.»
روحانی با اشاره به اینکه نمیخواهیم حوزههای علمیه دولتی شود، بیان کرد:« همان گونه که حمایت حوزه برای ما ارزشمند است، نقد و تذکر آنها نیز برای ما مهم است.»
روحانی در جریان سفر با مراجعی چون آیت اللهها ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، لطف الله صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، موسی شبیری زنجانی و… دیدار کرد. این مراجع وابسته به طیفهای اصول گرایان سنتی ، سنتی غیر سیاسی، اصولگرای تند رو و اصلاحطلب هستند. جزئیات گفتگوها منتشر نشده است. روحانی در تمامی دیدارها گفتگوهای خصوصی با مراجع فوق انجام داد. روحانی در مصاحبه مطبوعاتی پایان سفر اعلام کرد که مراجع ملاحظاتی داشتهاند و وی نیز نکات مورد نظر دولت را توضیح داده است. روحانی همچنین با دو تشکل روحانی جامعه مدرسین و مجمع محققین و مدرسین حوزه علیمه قم دیدار کرد. در جلسه جامعه شیخ محمد یزدی از سرشناسترین منتقدان وی نیز حضور داشت.
به نظر میرسد نتیجه این دیدارها در ترمیم روابط دولت و حوزه علمیه قم موثر باشد. روحانی هنوز مورد اعتماد مراجع فوق است و آنها حداکثر به عملکرد دولت انتقاد دارند. بخصوص که آیت الله وحید به عنوان زعیم شیعه در ایران، وی را از بهترین رئیس جمهورها نامید. اما چهره هایی چون مکارم، نوری همدانی و حتی موسی شبیری زنجانی تذکراتی در حوزه فرهنگ داشتند که عمل به آنها با وعدههای انتخاباتی روحانی در زمینه توسعه فرهنگی تعارض دارد. همچنین کلیه مراجع به دولت در زمینه حل مشکلات در حوزههای گوناگون تذکر دادند. طبیعی است سرنوشت عملکرد دولت در مواجهه با مشکلات، آرایش نهایی دیدگاههای حوزه نسبت به روحانی را مشخص خواهد کرد.
روحانی بر خلاف احمدی نژاد میکوشد رابطه خوبی با حوزه برقرار کرده و پذیرای اصل مشارکت آنها در سیاستگذاری دولت شود. احمدی نژاد اصل دخالت آنها را قبول نداشت و تنها با ولی فقیه تعامل میکرد. منتها روحانی میکوشد از طریق تعامل و رفع نگرانیها نظر مساعد آنها نسبت به برنامههای دولت را جلب نماید. این سیاست اگرچه در کوتاه مدت موفق به نظر میرسد، اما در میان مدت به دلیل تضاد حل ناشدنی بین رعایت انتظارات مراجع سنت گرای سیاسی و وپاسخگویی به مطالبات فرهنگی رای دهندگان، موفقیت این سیاست محل تردید است.
همچنین حضور زیاد و غیر طبیعی وزراء در قم و گفتگو پیرامون مسائلی که در حوزه وظایف ذاتی حوزه نیست، نیز امری مشکلزا است. بزرگنمایی و اغراقهای روحانی در خصوص نقش گذشته و حال حوزهها نیز رابطه حوزه و دولت را بغرنجتر میسازد.
مطالبه نظریه پردازی از سوی حوزه علمیه برای برنامه و مشکلات دولت نیز در چارچوب شرایط موجود انتزاعی و خیال پرورانه به نظر میرسد. در غیاب تحول بزرگ در ساختار آموزشی حوزه و همچنین استقلال از حکومت و دور شدن مزاحمتهای نهاد ولایت فقیه، حوزه ظرفیت چندانی در کمک به دولت ندارد. حتی در حوزه فقهی نیز مراجع مورد رجوع کارگزاران دولتی نظراتی دارند که با سیاستهای دولت ناسازگار است. در واقع وضعیت موجود حاکم بر حوزه و انتظاراتی که دارند بخش مهمی از موانع توسعه سیاسی، فرهنگی و علمی در ایران است. تاثیر مثبت حوزه نیاز به تغییر و اصلاح روندهای موجود در این نهاد قدیمی دینی دارد. حوزویان نیز باید نظرات جامعه تحول خواه ایران را در نظر بگیرند. جز تعامل دوسویه راهی برای حل تضاد های رو به گسترش وجود ندارد.
البته مراجع سنتی و منتقد نظام که با پیوند دین و دولت موافق نیستند و مراجع اصلاح طلب با سیاست کلی دولت روحانی همراهی میکنند. اما تردید وجود دارد افرادی چون مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی در نهایت در خط مقابل دولت قرار نگیرند.
روحانی مثل سفر قبلی از تماس با مراجع تقلید معترض که با محدودیت مواجه هستند، خودداری کرد. رعایت خطوط قرمز نظام نشان داد که دولت اعتدال برنامه ای برای کاهش محدودیتهای تحمیل شده بر حوزه ندارد و حداکثر میکوشد مخالفان اصولگرایش جو حوزه را در دست نگیرند. روحانی با آیت الله یوسف صانعی، سید صادق شیرازی و سید صادق روحانی دیداری نکرد و نمایندهای جهت تبادل نظر نفرستاد.
در حالی که این مراجع همسویی بیشتری با شعارهای روحانی در حوزههای سیاسی و فرهنگی دارند. البته این همسویی لزوما به معنای موافقت با سیاستها و نظرات نیست ولی نوع نگاهی که آنها به حکمرانی دارند باعث میشود تا حوزه در مقابل نوسازی سیاسی و فرهنگی ایران به رویارویی و مقاومت شدید نپردازد. البته آیت اللهها وحید، موسوی اردبیلی و شبیر زنجانی نیز این ویژگی را دارند اما به دلیل محافظه کاری، در عمل درجه سازگاری بیشتری با وضع موجود سیاسی دارند.
سفر روحانی به قم بیشتر ماهیت سیاسی داشت تا رشته روابط خوبی که در ابتدای انتخاب وی ایجاد شد، گسیخته نگردد. اما تن دادن روحانی و دولتش به نظرات و تذکرات اکثر مراجعی که به دیدار آنها رفت و خصوصا تمجیدها و تعاریفی که از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کرد، اگر در حد حرف باقی نماند، به معنای نادیده گرفتن وعدههای سیاسی و فرهنگی داده شده است.
بنابراین عبور موفق دولت از چالش احتمالی با حوزه به تغییر نوع نگاه و جایگاه حوزه در عملکرد دولت نیاز دارد. این مهم کار و اهتمام بیشتری از یک سفر تبلیغاتی را میطلبد. سفر فوق به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند. همچنین نوع نگاه دولت به حوزه نیز باید با واقع گرایی همراه شده و از تصورات آرزو گرایانه بپرهیزد. خواستههای برخی از حوزویان در عرصه فرهنگ و حکمرانی زیاده خواهی است. اعتدال در صورتی معنای واقعی پیدا میکند که با گرایش های مشوق افراط گری در حوزهها به تقابل بپردازد نه اینکه به سازش با آنها روی آورد. همچنین سیاست برخورد دوگانه که بر پذیرش ظاهری توصیهها و بیاعتنایی در عمل تکیه دارد، نیز در نهایت کارساز نیست.