۳۱ مارس: دست‌یابی به تفاهم سیاسی یا آغاز پایان نرمش قهرمانانه؟

کمتر از یک روز به دور حساس مذاکرات هسته‌ای در هفته پایانی مارس ۲۰۱۵ باقی مانده است. این دور از مذاکرات که در لوزان سوئیس برگزار می‌شود از اهمیت زیادی برخوردار است. گفتگوهای تازه بعد از وقفه پنج روزه در مذاکرات لوزان اول صورت می‌گیرد. اگر چه در ابتدا عنوان شد که حضور مقامات ارشد هسته‌ای ایران در مراسم ختم مادر حسن روحانی دلیل تعویق مذاکرات بوده است اما بر اساس ادعای عباس عراقچی نیاز کشورهای غربی به مذاکره داخلی و هماهنگی بیشتر باعث توقف کوتاه مدت گفتگو‌های هسته‌ای شد. دظریفر عین حال این احتمال نیز وجود دارد که تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران نیاز به زمان برای تصمیم گیری در خصوص چگونگی رفع موانع داشته است.

resized_448733_664

هماهنگی و گرفتن مجوز برای پاسخ به پیشنهادات تازه برای تیم ایران ضرورت زیادی دارد تا مجوز‌های لازم اخذ شود. داوود محمدنیا، مشاور حقوقی وزیر امور خارجه و عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران پیشتر به صراحت گفت: «هیچ یک از مذاکرات هسته‌ای برگزار نمی‌شود، مگر آنکه دو شب قبل از مذاکرات دستور کار با نظر مسوولین و نظر رهبری تعیین شود.»

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران نیز، در تیرماه گذشته گفت که جریان مذاکرات هسته ای «با جزئیات» به رهبر جمهوری اسلامی گزارش می‌شود و «تیم مذاکره کننده خود را ملزم به اجرای دقیق سیاست‌های نظام و نقطه نظرات رهبری می‌داند.»

اگر چه مقامات ایران و آمریکا هر یک بر مثبت بودن مذاکرات و دست آوردن پیشرفت‌ها تصریح کردند اما هنوز قطعیت توافق معلوم نیست. گفتگوها در سطح شفاهی است و دو طرف وارد نگارش متن نشده‌اند. البته گفتگوها از کلیات بر روی جزئیات متمرکز شده است. اما به نظر می‌رسد فضای مذاکرات لوزان یک به اندازه مونترو مثبت نبود و امکان عبور از بن بست دشوارتر شده است.

مقامات دولت ایران و از جمله حسن روحانی خوش بین بودند که مذاکرات در لوزان به نتیجه برسد و دولت‌های غربی را متهم می‌کنند که اراده سیاسی لازم را نداشته‌اند. باراک اوباما و جان کری نیز متقابلا از حکومت ایران می‌خواهند که تصمیم سخت و دشوار بگیرد تا صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ثابت شود.

در واقع نوعی رویارویی برای ترغیب طرف مقابل به تصمیم گیری سیاسی بین دولت‌های ایران و آمریکا راه افتاده است. البته مسیر رسیدن به توافق هسته‌ای پایدار فقط در دستان ایران و آمریکا نیست. این دو کشور بازیگرهای اصلی هستند. اما دولت‌های فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز ملاحظات خودشان را دارند که بر سرنوشت مذاکرات تاثرگذار است. اعضا هیات هسته‌ای ایران این ادعا را که دولت فرانسه در مسیر توافق ایجاد اخلال کرده است را رد کرده‌اند. یکی از اعضاء در مصاحبه با سایت انتخاب گفت: «نمی‌توان گفت فرانسه در لوزان سنگ اندازی کرده است، درواقع، حقیقت ماجرا این بود که در بین گروه ۱+۵ اختلاف نظر وجود داشت.»

در واقع دولت فرانسه در حال حاضر سخت‌ترین موضع را در برابر ایران دارد. این امر باعث شده تا دولت اسرائیل علاوه بر کنگره آمریکا به این دولت نزدیک شود تا انتظاراتش در مذاکرات تامین شود و از آنچه به زعم آنها توافق بد معنی می‌شود جلوگیری شود. دولت‌های عربی با محوریت عربستان سعودی نیز فرانسه را با خود همراه می‌بینند.

اما دولت بریتانیا نیز حساسیت‌های خودش را دارد. فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلستان در سفر به عربستان سعودی اظهار داشت ایران باید امتیازات بیشتری بدهد. او همچنین در جمع خبرنگاران همراه با سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان گفت که در مذاکرات هسته‌ای با ایران «هنوز بسیاری از موارد دشوار وجود دارد که لاینحل باقی مانده است».

دولت آلمان به طور نسبی به موفقیت مذاکرات خوشبین‌تر است. سخنگوی وزارت خارجه آلمان اظهار داشت: «در هفته‌های اخیر چند گام برداشته شده که دلگرم‌کننده به نظر می‌رسد… (توافق) هرگز تا این حد نزدیک نبوده است.» در هفته‌های اخیر چند گام برداشته شده که دلگرم‌کننده به نظر می‌رسد… (توافق) هرگز تا این حد نزدیک نبوده است.»

بیانیه وزاری خارجه آمریکا، فرانسه، آلمان و بریتانیا در لندن بعد از نشست لوزان یک دیدگاه غرب را نشان می‌دهد که خواهان اعطای امتیاز بیشتر از سوی ایران و عقب نشینی بیشتر از موضع کنونی هستند. در بخشی از بیانیه آنها امده است:

«موافقت کردیم که پیشرفت‌های محسوسی در حوزه های اساسی صورت گرفته، اگرچه هنوز موضوعات مهمی هستند که بر سر آنها توافق امکان‌پذیر نبوده است. اکنون وقت آن است که ایران، به طور ویژه تصمیمات دشوار بگیرد».

این موضع، وضعیت خاکستری مذاکرات جاری را نا‌معلوم‌تر می‌کند. به موازات خوشبینی‌ها و امیدها دلایلی برای بد بینی و بیم نیز وجود دارد. حضور صالحی و مذاکرات فشرده وی با وزیر انرژی آمریکا نشان می‌دهد که تقریبا در وضعیت فنی توافق اولیه بدست آمده است. اما هنوز توافق نهایی حاصل نگشته است. اما عامل اصلی که باعث شده تا فاصله کاهش نیابد متغیر سیاسی است. به نظر می‌رسد تفاهم اولیه در خصوص اندازه ناوگان مجاز سانتریفیوژ ایران و وسعت برنامه غنی سازی بدست آمده است. اکر چه هنوز وضعیت سایت فردو در توافق جامع مشخص نیست. همچنین مدت زمانی که برنامه هسته‌ای ایران وضعیت غیرعادی خواهد داشت نیز معلوم نیست.

ولی نقطه اختلاف اصلی چگونگی برداشته شدن تحریم‌ها است. همچنین پیرامون چگونگی برنامه‌های پژوهشی و تحقیقاتی هسته‌ای نیز دو طرف دیدگاه متفاوتی دارند. ایران می‌خواهد هیچ محدودیتی در زمینه پیشرفت تحقیقات و توانایی‌های پایلوت وجود نداشته باشد اما غرب خواهان قرار دادن محدودیت برای یک دوره زمانی حداقل ده ساله است.

موضع‌گیری خامنه‌ای در سخنان نوروزی در مشهد توافق برای حل مشکل تحریم‌ها را سخت کرد. دولت آمریکا خواهان تعلیق و برداشته شدن مرحله‌ای تحریم‌ها در یک بازه زمانی چند ساله است. اما حکومت می‌خواهد ظرف حداکثر چند ماه بعد از توافق همه تحریم‌ها برداشته شوند. خامنه‌ای به صراحت اعلام داشت برداشته شدن تحریم ها بخشی از مذاکرات است نه محصول آنها. وی برخورد تندی نیز با پیام نوروزی باراک اوباما داشت و وی را به بی‌صداقتی متهم ساخت.

اختلافات فوق باعث می‌شود تا اشتیاق دولت‌های روحانی و اوباما برای توافق هسته‌ای با موانع جدی مواجه گردد. تیم مذاکره کننده ایران می‌پندارد با تصویب توافق نامه جدید در شورای امنیت ذیل فصل هفت منشور ملل متحد می‌تواند بر شکاف‌ها در درون هیات حاکمه آمریکا فائق شود. اما این رویکرد در داخل ایران و آمریکا مخالفان جدی دارد. اکثریت اعضا کنگره آمریکا توقع دارند دولت اوباما توافق را قبل از ارسال به شورای امنیت به تایید کنگره برساند. در ایران نیز اصول گرایان تند رو توافق در شورای امنیت را تصمیمی غلط و دارای تبعات زیان بار برای نظام ارزیابی می‌کنند.

شکاف بین آژانس انرژی اتمی و ایران نیز به نوبه خود تاثیر منفی بر مذاکرات دارد. آمانو بار دیگر با تاکید بر نیاز به بازرسی‌های سرزده گفت پیشرفت‌ها در بازرسی هسته ایران محدود بوده و آژانس نتوانسته است ابهامات در خصوص ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران را برطرف نماید.

بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران نیز با رد ادعای امانو در برخوردی طعنه آمیز خواهان کم صحیت کردن آمانو در خصوص پرونده هسته‌ای ایران شد.

پذیرش کنوانسیون الحاقی فقط خواست رئیس آژانس بین‌المللی اتمی نیست بلکه دولت آمریکا و متحدان غربی‌اش نیز بر آن اصرار دارند.

چشم انداز پیش رو

اگر چه مهلت برای رسیدن به چارچوب کلی توافق در ۲۴ مارس به اتمام رسید اما دولت آمریکا اصرار دارد که تا پایان مارس حداقل به تفاهمی دست یابد که توافق جامع هسته‌ای را تا ۲۴ ژوئن دسترس پذیر سازد. این مساله برای اوباما اهمیت کلیدی دارد. در غیر این صورت جمهوری خواه‌ها در سنا به سمت تصویب طرح ملزم ساختن دولت به تصویب توافق در کنگره آمریکا حرکت می‌کنند. آنها مدعی هستند که رای های لازم برای سلب امکان وتوی احتمالی اوباما را در اختیار دارند. اگر این مصوبه محقق شود آنگاه توانایی دولت اوباما در مذاکرات کاهش چشمگیری پیدا می‌کند و فرجام مذاکرات پیچیده‌تر می‌شود. در واقع عملا کنگره طرف اصلی حکومت ایران برای حل مشکل هسته‌ای می‌شود.

در این صورت روند مذاکرات که از توافق موقت ژنو شروع شد وارد فصل دیگری می‌شود. چنین اتفاقی احتمال شکست را افزایش می‌دهد. ازاینرو مذاکرات لوزان دو نقطه عطفی در مسیر جدید مذاکرات بعد از نرمش قهرمانانه است.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در سیاسی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.