رویداد ناراحت کننده زلزله وسیع در غرب کشور که منجر به آسیب های جانی، مالی و زیر ساختی گسترده ای در استان کرمانشاه شد، زنگ خطر ها را به صورت جدی به صدا در آورده است. تغییر الگوى حرکت صفحات زیرزمینى خاورمیانه و نحوه ارتعاشات گسل ها ،تهدید زلزله و خسارات گسترده اش را به فهرست ابر چالش هاى ایران افزوده است، این فضا دیگر اجازه نمى دهد زلزله به زلزله در فکر چاره گشایى بود. اکنون پیشگیرى در برابر آسیب هاى زلزله نیاز راهبردى کشور است.
طبق برخی از گزارشات کارشناسی ، صفحات زیر زمینی در منطقه جزیره العرب به سمت لایه های زیر فلات ایران در حال حرکت است و تصادم های رخ داده زمینه بالقوه ای برای شکل گیری زلزله های قوی هست. علاوه بر این ارتعاش گسل های پیرامون رشته کوه زاگرس نیز شدت یافته و به نوبه خود تهدیدات زلزله را جدی تر ساخته است. زلزله های رخ داده در ماه های گذشته قبل و بعد از زلزله بزرگ اخیر در نقاط مختلف ایران که در بین ۵-۳ ریشتر بوده ، حاد شدن ابعاد مشکل را آشکار می سازد.
بررسی الگوی زلزله های شدید ایران در قرن اخیر پرده از این واقعیت بر می دارد که در پهنه زلزله خیز ایران پراکنش جغرافیایی گسترده ای داشته و تقریبا هر ۱۳-۱۴ سال زلزله های پر تلفات رخ داده است. آمار جان باختن ها در طول این سال ها بین ۳۵ نفر در فیروز آباد فارس ( سال ۱۳۸۳) تا ۳۵ هزار نفر در رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ در نوسان بوده است. حال با توجه به تغییرات محتمل الگوی زلزله در ایران تلفات انسانی افزایش چشمگیری خواهد داشت. خسارت های مربوط به ساختمان های مسکونی و اداری، تاسیسات وزیر ساخت ها نیز روند تصاعدی پیدا می کند. با توجه به کاهش درآمد های دولت و وضعیت بد اقتصادی کشور که چشم انداز روشنی برای توقف و یا بهبود آن دستکم در کوتاه مدت دیده نمی شود، ظرفیت های بازسازی و جبران خسارت ها نیز کاهش پیدا خواهند کرد. برای روشن شدن حجم منابع مالی و بانکی مورد نیاز برای ترمیم آسیب های زلزله اخیر باید توجع کرد که حداقل ۱۵ هزار منزل مسکونی به صورت کامل و یا بخشی تخریب شده اند.
در این شرایط اهمیت تدوین برنامه جامع پیشگیری در برابر زلزله و چاره اندیشی سریع برای آن بایستگی پیدا می کند. برنامه پیشگیری شامل آمادگی نیز می شود تا به شهروندان و نیرو های امدادی آموزش داده شود که چگونه با زلزله روبرو شوند و اعمالی انجام دهند که خسارت ها کمینه شود.
همچنین مدیریت بحران مکمل پیشگیری است که شامل طرح ریزی و نقشه راه در سرفصل های امدادهای اولیه ، اسکان موقت و بازسازی است.
بدینترتیب پیشگیری در شکل جامع خود نیازمند تاسیس تشکیلات مشخص و متولی معینی است تا طرح و برنامه لازم برای پیشگیری، آمادگی و مدیریت بحران را تدوین کرده و با مانور های تمرینی آماده اقدام موثر و چابک باشد. با توجه به آسیب پذیری بالای تهران در برابر زلزله، چاره اندیشی برای پایتخت در صدر اولویت ها قرار دارد. بعد روستا ها باید مورد توجه قرار بگیرند که معمولا در زلزله ها بیشترین تلفات انسانی را به خود اختصاص می دهند. بافت خانه ها وسبک محله سازی در روستا ها نیاز به تغییرات گسترده و اصولی دارد. در کنار این مساله محکم سازی و مقاوم سازی منازل نیاز است در دستور کار قرار بگیرد.
اما مشکل در تهران ودیگر کلان شهر ها ویژگی های دیگری دارد. در دو دهه گذشته نیاز شهرداری ها به منابع مالی، سود جویی های ناموجه، تحرکات باند های مافیایی نفوذ کرده در ساختار شهرداری ها باعث شده تا در احداث مجتمع های مسکونی، شهرک سازی ها و کوچه سازی ها ضوابط و الزامات ایمنی نادیده گرفته شود. عمده برجهای تهران روی گسل هایی ساخته شده اند که تاریخ شهر تهران هشدار می دهد که دیر یا زود فعال خواهند شد .از آنجاییکه اکثر این برج ها بدون توجه به استاندارد های جامع در کوچه های باریک ساخه شده اند، علاوه بر تخریب، فروپاشی آنها و مسدود شدن معابر ، امکان امداد و کمک در روز های اولیه را نیز سلب می کند. ازاینرو زلزله سنگین فاجعه ای بزرگ را در تهران رقم خواهد زد. تخریب شبکه های فاضلاب و امکان انفجار گاز ابعاد فاجعه احتمالی را در حدی بی سابقه در دنیا تشدید می کند. در شهرستان ها اوضاع به طور نسبی بهتر است. رعایت حداقل استاندارد های ایمنی می تواند آسیب های زلزله را حداقل سازد.
اگرچه برخی از کارشناس ها معتقدند تقریبا تهران در برابر زلزله بی پناه است و عملا کار خاصی نمی شود انجام داد و ناگزیر باید تسلیم فاجعه شد، اما چاره اندیشی و انجام اقدامات بازدارنده علی رغم همه دشواری ها امکان پذیر است. منتهی نیازمند همت و اراده جدی هم از سوی مسئولان و هم از سوی نیرو ها و نهاد های مردمی است. اگر از این مهم غفلت شود و باز به مانند گذشته بعد از فاصله گرفتن از هر زلزله، حساسیت ها ناپدید شده و با فراموشی موضوع، نگرانی ها به زلزله بعدی موکول شود، آنگاه زلزله در قامت یک ابر فاجعه واقعیتی غیر قابل توقف بوده وهمچون هیولایی جامعه را در کام خود فرو می برد.
سازمان های مردم نهاد، گروه ها وشخصیت های مرجع مسئولیت مهمی دارند تا با آگاهی بخشی و حساسیت سازی موجی گسترده ومستمر برای تدوین و اجرای برنامه جامع پیشگیری سازمان دهند. اهمیت این موضوع کمتر از مسائل روزمره نیست. ایران در سال های آینده تاب تلفات و آسیب های گسترده ناشی از زلزله های شدید را ندارد بخصوص اگر تهران گرفتار بلیه زلزله شود. زلزله امری مربوط به طبیعت است و ارتباطی با رفتار و اعمال جامعه ندارد که در نگرشی واپسگرایانه از سوی برخی بین آن و اراده الهی ارتباط برقرار می شود. امروزه به مدد پیشرفت فناوری و علم امکان مهار زلزله بوجود امده اگرچه هنوز توانایی بازدارندگی کامل را ندارد اما با پیشگیری موثر می توان هزینه را حداقل ساخت. ازاینرو باید ضرورت برنامه ریزی و سازماندهی پیشگیری در برابر زلزله به عنوان یک نیاز راهبردی به مطالبه جدی جامعه تبدیل شود. همچنین سهل انگاری، مسئولیت گریزی و اهمال مسئولان به مثابه عملی غیرقابل بخشش و در خور مجازات صورتبندی شود.