کروبی و تایید نقش رفسنجانی در حج جنجالی ۶۵

چند هفته پیش حجت الاسلام احمد منتظری دربرنامه ”خشت خام” اظهاراتی ییرامون چگونگی انتقال مواد منفجره به عربستان در سال ۱۳۶۵ بیان داشت. وی با رد ادعای حکومت مبنی برنقش سید مهدی هاشمی گفت: “جاسازی مواد منفجره در ساک برخی از حجاج، از سوی شش پاسدار انجام شده است که با رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام همکاری داشته اند. بعد از این برنامه محسن رفسنجانی که اکنون رئیس شورای شهر تهران است در نامه ای به احمد منتظری با تکذیب این ادعا مدعی شد که پدرش نقشی نداشته و آن کار را جمعی خودسر انجام داده اند. همچنین وی  کشاندن پای اکبر هاشمی رفسنجانی به آن ماجرا در غیاب مستندات را عملی “غیر اخلاقی” و “غیر عقلانی” بشمار آورد!

در ادامه مطالب متعددی منتشر شد که در پرتو شواهد موجود، درستی اظهارات احمد منتظری را نشان می داد که روایتگر اظهارات آیت الله حسینعلی منتظری بود. منتها در این سخنان معلوم نبود دامنه مداخله رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام چقدر بوده است. اکنون در مصاحبه حسین کروبی با رسانه ” همدلی” اطلاعات جدیدی در این خصوص منتشر شده است که صدق اظهارات احمد منتظری را بازتاب می دهد. حسین کروبی در پاسخ به سئوال مصاحبه کننده در این  خصوص گفته است: « این اتفاق در سال ۱۳۶۵ رخ داد در آن زمان من نیز در بعثه امام بودم. داستان از این قرار بود که یک روز یک نفر به آقای کروبی مراجعه می‌کند و به ایشان می‌گوید که ما امروز رفته بودیم مواد منفجره ای را از فرودگاه که با یک کاروان زیارتی به حج آمده تحویل بگیریم اما مقامات عربستانی متوجه شدند و هواپیما را در گوشه‌ای در باند فرودگاه نگه داشتند و آمده‌ام که این را به اطلاع شما برسانم. آقای کروبی از این اتفاق سخت آشفته و عصبانی شد و نسبت به آن شخص واکنش نشان داد و گفت، چه کسی شما را اینجا فرستاده و سریعا از بعثه امام خارج شوید. آقای کروبی پیگیری می‌کند و از مسئولین وقت حج می پرسد چه کسی این شخص را به بعثه امام آورده که در جواب می گویند، آقای هاشمی از ما خواستند که این‌ها را به حج ببرید و در آنجا اسکان دهید. از اینجا کار آقای کروبی شروع می‌شود.

این کاروان ۱۱۰ نفره از استان اصفهان عازم شده بود و مدیران کاروان سه برادر بودند. از جریان محموله تی ان تی در ساک حجاج فقط این سه برادر و همسرانشان با خبر بودند و هیچ کس دیگردر جریان نبود . همانطور هم که گفتم ارسال مواد منفجره از قبل لو رفته بود . و به محض نشستن، مامورین عربستان هواپیما را به گوشه‌ای از فرودگاه راهنمایی می‌کنند و آنجا تحت نظر قرار می دهند و همه مسافرین آن را به زندان می‌برند آقای کروبی رایزنی و گفت‌وگوی خود را با مقامات عربستانی شروع می‌کند. مقامات عربستان از ایشان می خواهند که شما به ایران تشریف ببرید ما باید بررسی های خودمان را انجام بدهیم و این افراد را به دادگاه ارجاع بدهیم آقای کروبی با قاطعیت به مقامات عربستان اعلام می‌کند که به ایران نخواهم رفت تا حجاج آزاد شوند. همچنین با آقای میرحسین موسوی نخست وزیر هم تماس می‌گیرد و موضع خود را هم اعلام می‌کند آقای موسوی می‌گوید ما هم هواپیمایی به سمت عربستان نخواهیم فرستاد لذا حکومت عربستان به‌دلیل گرفتار نشدن دراین معضل تدبیر به خرج داد و کلیه حجاج آزاد شدند.

فرزند شیخ اصلاحات ادامه داد: بعد از مدتی کوتاه با اصرار آقای کروبی همسرانشان نیز آزاد می شوند و بعد از چند ماه سه برادر هم آزاد شدند اما بعد متاسفانه اتفاق تلخی رخ داد و آن اینکه آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه به جای اینکه از مقامات عربستان تشکر کند آنها رامورد عتاب و سرزنش قرار داد که چرا حجاج ما را دستگیر کردند . مقامات عربستانی نیز از این موضوع ناراحت شده و به آقای کروبی رجوع می‌کنند و به او می‌گویند که عربستان این همه با شما مدارا و همه زندانیان را آزاد کرد اما آقای هاشمی در خطبه های نماز جمعه به جای تشکر، به عربستان حملات تندی کرده است‌ .آقای کروبی با مرحوم احمد آقای خمینی تماس می‌گیرند و موضوع را به اطلاع ایشان و امام خمینی(ره) می‌رساند. امام از این موضوع ناراحت و به آقای کروبی پیغام می‌دهند که از مقامات عربستانی تشکر و دلجویی کنید. فرزند رئیس مجلس ششم ادامه داد: یکی از دلایلی که باعث آن کشتار عظیم حجاج توسط عربستان در سال ۱۳۶۶ شد، همین بود. در حقیقت می توان گفت اتفاق سال ۶۶ جوابی از سوی عربستان به ایران در پاسخ به حمل مواد منفجره در سال قبل بود که به عربستان آورده بودند»

از تجزیه و تحلیل محتوایی روشنگری تاریخی حسین کروبی موارد زیر را می توان استخراج کرد:

  • مهدی کروبی به عنوان نماینده ولی فقیه وقت در بعثه از این اقدام بی اطلاع بوده است.
  • این اقدام توسط حلقه کوچک ولی با نفوذ بالا در بلوک قدرت طراحی و اجرا شده است.
  • کاروانی در اصفهان که مدیریت آن با سه برادر بوده است، مسئول انتقال ماده انفجاری تی ان تی در ساک حجاج هدف قرار گرفتته می شوند.
  • حجاج از موضوع اطلاع نداشتند.
  • فردی که طبق ادعای خودش قرار بوده مواد منفجره را از ساک های حاجی های انتخاب شده تحویل بگیرد، وارد بعثه رهبری در مکه شده و لورفتن عملیات را به کروبی اطلاع می دهد.
  • کروبی فرد ناتمبرده را که نمی شناخته از بعثه بیرون می کند و بعد از تحقیق متوجه می شود که وی از طرف اکبر هاشمی رفسنجانی به مسئولان وقت حج برای خضور در بعثه معرفی شده بوده است.
  • عملیات قبل از اجرا لو رفته بوده و مقامات امنیتی عربستان مواد منفجره را پیدا می کنند.
  • دولت وقت عربستان قصد داشته تمام  مسافران هواپیما را در بازداشت نگه دارد که با پیگیری کروبی و مذاکرات او و تهدید دولت ایران که هواپیماهای ایران برای بازگشت  حجاج به عربستان پرواز نخواهند کرد، آنها را آزاد می کنند. فقط همسران و سه برادر رئیس کاروان در بازداشت باقی می مانند که در نهایت با رایزنی های کروبی آنها نیز بعد از مدتی آزاد می شوند.
  • رفسنجانی در سخنرانی تندی در نماز جمعه تهران به مقامات عربستان سعودی حمله می کند. آنها نیز به کروبی شکایت می کنند که چرا در مقابل مدارای به خرج داده شده، رفسنجانی بعه جای تشکر برخورد تهاجمی کرده است.
  • کروبی در اعتراض تماس با سید احمد خمینی می گیرد و مسائل را به آیت الله خمینی انتقال می دهد. آنها ظاهرا ابراز بی اطلاعی کرده و بناینگذار جمهوری اسللامی از کروبی می خواهد که رسما از مقامات حکومت آل سعود به خاطر همراهی در این خصوص تشکر کند.
  • رفسنجانی حتی بعد از ناکامی عملیات بحران ساز یادشده به حمله کلامی به عریستان سعودی ادامه داده است.
  • طبق ارزیابی آقای کروبی مشابه آیت الله منتظری این اتفاق نفش مهمی در حج خونین سال ۶۶ و برخورد شدید عربستان با اخلال در حج از سوی حجاج وابسته به جمهوری اسلامی داشته است.

بدینترتیب روایت احمد منتظری با جزئیات قابل اعتنایی از سوی حسین کروبی پسر مهدی کروبی تایید شد. قطعا منابع دیگری نیز در این خصوص وجود دارند که دسترسی به آنها پازل حج جنجالی سال ۶۵ را تکمیل می کند. یکی از تبعات روشن شدن کامل ابعاد بحران سازی در مراسم حج سا ل۱۳۶۵ که به ناحق بر عهده مهدی هاشمی گذاشته شده بود، روشنگری پیرامون نقش منفی رفسنجانی در سالیان اولیه بعد از انقلاب  است که وی در کانون افراطی گری قرار داشت.

دیگر نکته مهم این ماجرا بی اعاتنایی حلقه موثری در قدرت جمهوری اسلامی در آن ایام است که باوری به حرمت خون و کشتار و ایجاد تنش در مراسم حج نداشته و نگاه ابزاری آنه ابه باور ها و منظومه عقدیتی سنتی اسلام را نشان می دهد. همچنین چگونگی لو رفتن این عملیات نیز از بابت شمناخت میزان آسیب پذیری دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ، میزان نقوذ سازمان های امنیتی خارجی و یا استفاده اطلاع رسانی کنترل شده به دول خارحی برای  تضعیف رقبیب در بلوک قدرت جمهوری اسلامی نیز اهمیت دارد.

درباره Afshari

در سا ل1352 در خانواده ای فرهنگی در شهر قزوین چشم به دنیا گشودم. پدرم دبیر ادبیات و صاحب یک هفته نامه محلی است. تا پایان دبیرستان در قزوین بر کشیدم. کتابخانه پدر پناهگاهم بود و ارتباط با دوستان و فامیل گرمابخش زندگی ام. به ورزش ، سیاست و مطالعه از ابتدا علاقمند بودم. کوهنوردی تا حدودی حرفه ای را از نو جوانی شروع کردم. در سال 1370 در رشته مهندسی صنایع دانشگاه پلی تکنیک قبول شدم. ورود به سیاسی ترین دانشگاه ایران فرصت تحقق به انگیزه ها و آرزو هایم بخشید. از فعالیت های فرهنگی در خوابگاه شروع کردم و سپس حضور در شورای صنفی دانشکده و سرانجام در انجمن اسلامی دانشجویان . در سال 1374 به عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی انتخاب شدم. در پایان آن دوره طعم اولین تجربه بازداشت و سلول انفرادی را در زندان توحید چشیدم . در سال1375 برای اولین بار به جمع شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برگزیده شدم. همان سال مسئول بخش دانشجویی ستاد سید محمد خاتمی نیز شدم. برای راه اندازی راهی جدید شروع کردیم ولی پیروزی دور از انتظار غافلگیرم کرد. در سا ل1376 مجددا برای تحصیا در دوره فوق لیسانس به دانشگاه پلی تکنیک برگشتم . دو دوره دیگر را در شورای مرکزی انجمن این بار در مسند دبیری گذراندم. سال 1377 دوباره به مرکزیت دفتر تحکیم وحدت بازگشتم که تا سال 1380 ادامه یافت. تا سال 1379 به اصلاحات در درون قانون اساسی باور داشتم و همه هم و غمم را بر این پروژه گذاشتم. اما پس از تجربه نا فرجامی کوی دانشگاه ، زندانی شدن چهره های مورد توجه مردم و سرانجام از دستور کار خارج شدن دیدگاه انتقادی پیدا کردم وبعد به اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی گرایش پیدا کردم. شرکت در کنفرانس برلین راهی زندان اوینم کرد. بعد از دو ماه بازداشت موقت دوباره آزا دشدم ولی سخنرانی هی ارادیکال و بخصوص نقد صریح وبی پرده خامنه ای باعث شد تا همراه با مهندس سحابی اولین طعمه اطلاعات موازی در بازداشتگاه 59 بشوم. تجربه ای سخت و هولناک و توام با شکنجه های فیزیکی و روانی را از سر گذارندم. در میانه راه کم آوردم وشکستم . حاصل آن تن دادن به مصاحبه اجباری و توبه آمیز بود. بار سنگینی بود اما به لطف خدا توانستم خود را در درون بازداشتگاه بازسازی کنم و به مقاومت دوباره روی بیاورم. نتیجه جبران کار و افشاگری از دورن بازداشتگاه 59 بود. اما یازده ماه پشت سر هم در سلول انفرادی و انزوای گزنده آن سپری گشت. پس از آزادی با وثیقه 200 میلیون تومانی حکم دادگاه برلین قطعی شد و همراه با محکومیت یک ساله در خصوص کوی دانشگاه ، در مجموع دو سال را در بخش عمومی اوین گذارندم. پس از آزادی فوق لیسانس را تمام کردم و با همسر دوست داشتنی و یکی از بزرگترین سعادت های زندگی ام ازدواح کردم. دوباره در سال 1383 به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. پس از د و سال کار در محیط های صنعتی ، مجددا دادگاه انقلاب 6 سال حبس برایم صادر نمود. این مساله و همچنین برنامه ام برای ادامه تحصیا در مقطع دکتری پایم ر ابه مهاجرت کشاند. در سال 1384 از ایران خارج شدم .سه ماه در ایرلند بودم و بعد به آمریکا رفتم. اکنون کاندیدای دکتری در رشته مهنسدی سیستم در دانشگاه جرج واشنگتن هستم و به زندگی مشعول. در حوزه سیاسی ، نوشتاری و تحقیقات تاریخ معاصر فعال هستم. در کل اگر چه سخت خودم را می توانم مقید به جمعی خاص بکم. اما گرایش به روشنفکری دینی دارم. قائل به سکولاریسم به معنای تفکیک دین و دولت. هوادار لیبرالیسم سیاسی هستم اما در حوزه اقتصاد به سوسیالیسم را می پسندم. جهان وطنی وشهروند جهانی بودن نیز دیگر باور هویتی من ضمن پابندی و احساس غرور از هویت ملی ایرانی ام است.
این نوشته در پژوهش‌های تاریخی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.