زنگ خطر تلاقی خشونت سیاسی و اجتماعی

همچنین چالش‌های بحران خلأ قدرت احتمالی و نگرانی از تشدید بی‌ثباتی و آشفتگی اجتماعی افزایش می‌یابد. از سوی دیگر مقابله خشونت‌آمیز و توسل به ترور برای برخورد با کارگزاران حکومتی، عناصر میدانی آنها مانند عاملان امر به معروف و بسیجی‌ها و یا روحانیت می‌تواند به تحریک بیشتر گروه‌های تندرو در حکومت منجر شده و آنها هم به سمت فعال کردن گروه‌های ترور و خشونت‌طلب غیررسمی حرکت کنند و حتی در آینده در صورت فروپاشی و یا تغییر جمهوری اسلامی خود را به صورت گروه‌های مسلح تروریستی سازماندهی کنند.

بررسی آمارها و گزارش‌های پراکنده در جامعه ایران نشانگر رشد ملموس خشونت در جامعه است. از سویی دیگر ارتکاب خشونت از سوی معترضان به عنوان یک ابزار مخالفت سیاسی گرچه هنوز کم شمار است، اما روند صعودی پیدا کرده است.

قاتل امام جمعه کازرون که از اعضای شورای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی بود، در حالی بازداشت شده که به نحو عجیبی قبل از ترور در خیابان‌های کازرون با لباس تعزیه می‌گشته است! از عقاید و سوابق سیاسی او اطلاعی در دست نیست و فقط برخی از جریان‌های حکومتی او را به عضویت در «فرقه‌های ضاله نوظهور» متهم کرده‌اند.

اما آنچه با توجه به اظهارات این دو ضارب بعد از ترور می‌توان به عنوان وجه مشترک آنها یاد کرد، اقدام بر بستر نفرت از روحانیت و عملکرد نظام جمهوری اسلامی است که در باور بخشی از جامعه به نظام آخوندی یا ملاها پیوند یافته است.

این نگرش که البته در جمع مخالفان سیاسی و حتی گروه ها و فعالان سیاسی خارجی نیز طرفدارانی دارد، جمهوری اسلامی را به آخوندیسم تقلیل می‌دهد که گویی این نظام محصول عملکرد همه روحانیت و فقهاست و تنوع و تفاوت نظر در جمع آنها را نادیده می‌گیرد. در صورتی که رصد کردن واقعیت‌ها نشان می‌دهد، اقلیتی از روحانیت و فقیهان و مدرسان حوزوی در نظام سیاسی مشارکت دارند و نسبت اکثریت آنها با جمهوری اسلامی کمابیش شبیه بخش های دیگر جامعه است و از امتیازی برخوردار نیستند.

البته نظام به لحاظ ساختاری امتیازاتی به روحانیت داده است اما در مقام عمل این امتیازات به بخش کوچکی که با نهاد ولایت فقیه هماهنگ هستند، محدود می‌شود و بخش ناهمسو حتی زیر فشار قرار گرفته است. تعداد روحانیونی که حقوق‌شان نقض شده و یا روانه زندان و حبس و حتی اعدام شده‌اند، کم نیست.

اما شدت فشارهای سیاسی و اجتماعی و نارضایتی و خشم از حکومت و بخصوص گسترش لجام گسیخته فساد اقتصادی پیامدهای گریزناپذیری برای روحانیت داشته است. در اعتراضات دی ماه ۹۶ شعارهای تند و بی‌سابقه‌ای علیه روحانیت سرداده شد که نشان داد زمینه برای آخوندستیزی در واکنش به روحانیت‌سالاری حکومت مساعد شده و می‌تواند در شرایطی به آخوندکشی منتهی شود که در آن صورت تر و خشک با هم می‌سوزند. طلبه همدانی ترور شده مصداق این وضعیت بود که زندگی ساده‌ای داشت و به بخش محروم جامعه تعلق داشت که به ناحق خونش ریخته شد.

جدا از جنبه فراقضایی و خودسرانه این مجازات‌ها که از مصادیق خشونت ناموجه هستند، مشکل اصلی آنها دامن زدن به جو خشونت و کشاندن اختلافات به تضادهای خونین حل ناشدنی هستند که جو نفرت را گسترش داده و بیش از پیش جامعه را در خطر فروپاشی و بی‌ثباتی قرار می‌دهد.

آمارهای مربوط به رشد خشونت‌های اجتماعی نیز به شدت نگران‌کننده است. درگیری‌های خیابانی و محله‌ای که در آنها به سرعت از سلاح‌های سرد و گرم استفاده می‌شود، افزایش ملموسی داشته است. بر اساس آمار وزارت بهداشت، نزاع و دعوا دومین عامل مرگ افراد در اورژانس‌هاست. پزشک قانونی گزارش داده است که «در ۱۲ ماه سال ۱۳۹۷، یکصد و یک هزار و ۲۸۱ نفر به دلیل آسیب‌های ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کرده‌اند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۶ که تعداد مراجعین به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی ۹۳ هزار و ۲۹۵ نفر اعلام شده بود، ۸ درصد افزایش یافته است. بنابر این گزارش از کل مراجعین به دلیل آسیب‌های ناشی از نزاع در ۱۲ ماه سال گذشته، ۶۵ هزار و ۸۷۰ نفر مرد و ۳۵ هزار و ۴۱۱ نفر زن بوده‌اند». این وضعیت کمابیش در استان‌های دیگر نیز برقرار بوده است.

خشونت خانگی نیز در سال گذشته طبق اظهارات رضا جعفری سدهی، رئیس اورژانس اجتماعی کشور، ۲۰ درصد بیشتر شده که معمولاً کودکان قربانیان اصلی آنها هستند. دیگر بستر افزایش خشونت استادیوم‌های فوتبال هستند که در سال گذشته به نحو چشمگیری درگیری و ضرب و شتم و کتک و پرتاب سنگ در آنها افزایش یافته است. حتی در سریال‌های تلوزیونی و شبکه‌های نمایش داخلی نیز روند افزایش خشونت در صحنه‌ها قابل مشاهده است.

مؤسسه گالوپ مردم ایران را عصبانی‌ترین جمعیت جهان نامیده و همچنین بر اساس برخی از گزارش‌ها ایران رتبه اول خشونت اجتماعی در دنیا را دارد. این وضعیت به نوبه خود محصول استرس زیاد، فشارهای روانی، مشکلات معیشتی حاد، نداشتن نشاط، مداخله دولت در عرصه فرهنگ و اجتماع، ممانعت از شادی، ترویج گفتمانی خشونت از سوی اصحاب قدرت و فضای بسته فرهنگی و سیاسی و از همه مهم‌تر خشونت دولتی ناموجه است که به صورت برنامه‌ریزی شده و نهادمند از سوی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته عمل شده است.

این وضعیت آژیرهای خطر را به شدت در صدا درآورده است که با توجه به اوضاع شکننده سیاسی، گسل‌های اجتماعی متعدد و ابرچالش‌های سنگین چندگانه گسترش ظرفیت خشونت در جامعه و انباشت نفرت و غضب جامعه را به سمت وضعیت انفجاری و بروز خشونت سیاسی ببرد.

تسلط جمهوری اسلامی و اقتدار آن امر زمان‌مندی است و هر آن ممکن است فرسودگی و تغییر موازنه قدرت اجتماعی آن را تضعیف و یا از بین ببرد. در این چارچوب گسترش رفتارهای خشونت‌آمیز تأثیر منفی بر دگرگونی‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت و می‌تواند گذار مسالمت‌آمیز به دمکراسی را با موانع بیشتری مواجه سازد و ایران را به بیراهه درگیری‌های خشونت‌بار داخلی کشاند.

خشونت پرهیزی مخالفان سیاسی و سرمایه‌گذاری بر روی تحولات آرام می‌تواند تأثیری بازدارنده در برابر اقدامات سرکوب‌گرانه و تلافی‌جویانه سپاه و بخش‌های افراطی حکومت باشد که اکنون خود را در قالب گروه‌های جهادی سازماندهی کرده اند. حساسیت‌زایی و ایجاد توجه در این خصوص و هم‌اندیشی و بحث در عرصه عمومی برای شکل‌گیری تدابیر مناسب از سوی نخبگان سیاسی و اجتماعی بایستگی دارد. خشونت پرهیزی امروز بک بحث راهبردی در ایران است که در تمامی عرصه‌ها نیاز بدان است تا تهدید بزرگ گسترش خشونت در ایران مهار شود.

ارسال شده در سیاسی | دیدگاه‌ها برای زنگ خطر تلاقی خشونت سیاسی و اجتماعی بسته هستند

میترا استاد و نجفی و داستان پردازی در فرهنگ سیاسی

قصد نداشتم به ماجرای نجفی بپردازم ، اما طرح برخی از مسائل و بخصوص کمپینی که برخی از اصلاح طلب ها این بار همسو با سایت های فیک نیوز به اصطلاح اپوزیسیونی راه انداخته اند تا نجفی را قربانی توطئه سیستم امنیتی جلوه داده و میترا استاد را پرستو یا تحت هدایت مدیریت امنیتی های سپاه جلوه بدهند و برخی از داعیه داران هم فرصت پیدا کرده اند تا با طرح داستان سرایی  در این باد بدمند و برای خودشان فرصتی تبلیغاتی درست کنند، باعث شد تا مواردی را طرح کنم:

قابل درک است که اصلاح طلبان در واکنش به بهره برداری سیاسی رقیب و بخصوص عملکرد غیر قابل صداو سیما و کاهش پیامدهای منفی جنایت نجفی تحرکاتی داشته باشند اما آنها مثل همیشه مسیر غلط را برگزیده اند که نه تنها آب رفته به جوی بازنخواهد گشت بلکه شرایط هم برای آنها و هم نجفی در افکار عمومی و بویژه زنان بدتر خواهد شد. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در سیاسی | دیدگاه‌ها برای میترا استاد و نجفی و داستان پردازی در فرهنگ سیاسی بسته هستند

زنگ خطر تلاقی خشونت سیاسی و اجتماعی

بررسی آمارها و گزارش های پراکنده در جامعه ایران نشانگر رشد ملموس خشونت در جامعه است. از سویی دیگر ارتکاب خشونت از سوی معترضان به عنوان یک ابزار مخالفت سیاسی گرچه هنوز کم شمار است اما روند صعودی پیدا کرده است. ترور محمد خرسند امام جمعه کازرون با سلاح سرد نشانگر آخرین اتفاق از این دست است که با فاصله زمانی تقریبا ۵ هفته ای از ترور محمد قاسمی طلبه روحانی بوقوع پیوست که در محل حاجی همدان کشته شد.

پرونده زندگی ضارب طلبه همدانی هنگام فرار در درگیری با نیروی انتظامی بسته شد .از سوابق و انگیزه های وی خبر دقیق و قابل اتکائی در دست نیست. قاتل امام جمعه کازرون که از اعضای شورای مرکزی جمعیت موتلفه اسلامی بود، بازداشت شده است و به نحو عجیبی قبل از ترور در خیابان های کازرون با لباس تعزیه  می گشته است! ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در مقالات | دیدگاه‌ها برای زنگ خطر تلاقی خشونت سیاسی و اجتماعی بسته هستند

هندسه سرکوب در ادوار مختلف رهبری خامنه ای

سی سالگی رهبری آقای خامنه ای فرصتی برای برسی تغییرات سرکوب دولتی در بازه های زمانی مختلف نظام در دوره ای است که مدیریت کلان نهاد ولایت فقیه در دستان وی قرار گرفته است. تحلیل درست موضوع نیازمند شناخت شرایط سیاسی و فرهنگی کشور در دوره ای است که حکمرانی ولی فقیه دوم شروع شد.

خامنه ای موقعی رهبر شد که کشور درگیر اختناق گسترده و فضای سیاسی بسته به ارث رسیده از رهبری آیت الله خمینی بود. وجهه کاریزماتیک آیت الله خمینی ، تاثیرات جنگ هشت ساله با عراق و خشونت گسترده و عریان دولتی همراه با تحرکات جامعه سرکوب گر توده ای که در پوشش فعالیت های میدانی ” حزب الله” دنبال می شد، موجب هژمونی جمهوری اسلامی در جامعه شده بود. نیروهای جامعه مدنی و مخالفان سیاسی کاملا به قهقرا رفته بودند. وضعیت مدافعان آیت الله منتظری به عنوان بخشی از نیروهای نظام نیز در سال آخر رهبری آیت الله خمینی قرمز شده و در زیر تیغ سرکوب نظام قرار داشتند. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در پژوهش‌های تاریخی, سیاسی | دیدگاه‌ها برای هندسه سرکوب در ادوار مختلف رهبری خامنه ای بسته هستند

حسن روحانی و فرار از میانه بازی

حسن روحانی در دیدار با حمعی از روزنانه نگاران در مراسم افطاری بار دیگر سخنان قبلی اش مبنی بر ناکافی بودن اختیارات ریاست جمهوری و ضرورت واگذاری اختیارات ویژه به رئیس جمهوری را تکرار کرد. وی پیشتر نیز از رهبری جمهوری اسلامی درخواست کرده بود مشابه دوران جنگ که آقای خامنه ای از آیت الله خمینی تقاضای اختیارات ویژه کرد و این اختیارات در چارچوب نهاد موفتی ” شورای پشتیبانی جنگ” مورد موافقت قرار گرفت، محدوده تصمیم گیری و اجرای دولت را گسترش دهد.

روحانی در ملاقات با جمعی از اهالی رسانه متذکر شد که  دشواری ها برای عبور از تحریم های آمریکا وضعیت خاص و بی سابقه ای را برای دولت پدید آورده است که به ادعای دولت می تواند از سد مشکلات گذشته و سیاست فشار حداکثری دولت آمریکا را خنثی کند ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در سیاسی | دیدگاه‌ها برای حسن روحانی و فرار از میانه بازی بسته هستند

چرا جمهوری اسلامی بیمناک نگرانی جامعه از جنگ است؟

نیروهای سیاسی  و رسانه ای نزدیک به نهادهای اطلاعاتی به دنیال بسته کردن بیشتر فضا و خاموش کردن کسانی هستند که در داخل کشور نسبت به مخاطرات وقوع جنگ بین ایران و آمریکا چه به صورت مستقیم یا از طریق تشدید جنگ های نیابتی هشدار می دهند. البته این نیروها منکر شکل گیری جنگ هستند و پژواک صدای خامنه ای شده اند که به مردم ایران اطمینان داده است که جنگی در نخواهد گرفت. اما چرا نهادهای امنیتی و رسانه های همسو با آنها در حال اضافه کردن حساسیت زائی نسبت به خطر جنگ به خطوط قرمز نظام هستند؟

پاسخ به این سئوال نیازمند تحلیلی همه جانبه است. در نگاه اول به نظر می رسد چه بسا نظام و یا بخش هایی از آن در تدارک جنگ هستند و یا نسبت به گسترش جنگ های نیاتی به رویارویی تمام عیار یا محدود نظامی با آمریکا بی اعتنا هستند. ازاینرو می خواهند با امنیتی کردن فضا موانع پیش روی پای شان را بردارند. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در سیاسی, مقالات | دیدگاه‌ها برای چرا جمهوری اسلامی بیمناک نگرانی جامعه از جنگ است؟ بسته هستند

مدرنیته معیوب و ظهور پدیده «خمینی»

چهل ساله شدن انقلاب بار دیگر بحث پیرامون مفید یا زیان‌بار بودن آن واقعه دوران‌ساز و مقایسه بین شرایط کنونی و ایران قبل از انقلاب را در کانون توجه قرار داده است. سیر قهرایی امور و بدتر شدن شرایط کشور به صورت نسبی در مقایسه با دوران حکومت شاهنشاهی پهلوی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باعث شده تا تردیدها نسبت به درستی اصل انقلاب بهمن ۵۷ افزایش یابد.

در این راستا جریان‌های مشروطه‌خواه پادشاهی و مدافعان پهلوی‌ها به تبلیغ پیرامون نادرستی انقلاب بهمن ۵۷ مشغول هستند. پایه صورت‌بندی‌های آنها بر دو محور فریب مردم توسط آیت‌الله خمینی و خطای راهبردی روشنفکران در حمایت از او و ترویج‌گری در جامعه قرار دارد. این محورها اگرچه بخش نه چندان بزرگی از واقعیت‌های مربوطه را پوشش می‌دهند، اما تقلیل رویداد بزرگ انقلاب بهمن ۵۷ به آنها افسانه‌سازی و کژاندیشی است. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در پژوهش‌های تاریخی, مقالات | دیدگاه‌ها برای مدرنیته معیوب و ظهور پدیده «خمینی» بسته هستند

چهل سالگی انقلاب بهمن ۵۷ و نیاز به انقلابی دیگر

چهلمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷ فرصتی برای برسی شرایط کنونی سیاسی ایران و چشم انداز راهبردهای سیاسی  مطرح برای قرار دادن کشور در مسیر درست استبحث پیرامون چگونگی ماهیت انقلاب و اینکه انحراف پیدا کرد و یا اینکه سرنوشت محتوم آن مسیر تاریخی بود که جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته پیموده است، جدلی و گسترده است.  توجه به ترکیب متنوع و متکثر نیروهای انقلابی و ارتباط فعالیت ها در انقلاب با حرکت های  پیوسته در تاریخ معاصر ایران که بعد از انقلاب مشروطه در تکاپوی قرار دادن کشور در مسیر بهبود و پیشرفت با رعایت موازین انسانی و حاکمیت قانون بودند در این بحث ضرورت دارد.

در انقلاب بهمن ۵۷ گفتمان های متفاوت و بعضا متعارضی وجود داشتند که مقصد ناهمسانی را دنبال می کردنددرست است که گرایش های غالب در هیات سنت گرایی ایدئولوژیک (تئوری ولایت فقیهو انقلاب پرولتاریا (چپ ایدئولوژیکنه ظرفیتی برای دمکراسی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش داشتند و نه منجر به توسعه پایدار می شدند، ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در سیاسی, مقالات | دیدگاه‌ها برای چهل سالگی انقلاب بهمن ۵۷ و نیاز به انقلابی دیگر بسته هستند

انقلاب، جنبش دانشجویی وچرخش مرکز ثقل از خارج به داخل

چهل سال از انقلاب بهمن ۵۷ گذشت. رویداد دوران سازی که تمامی عرصه‌های کشور را در نوردیده و با تغییر مسیر تاریخ ایران، تاثیرات ماندگاری در حوزه‌های مختلف داشته است. یکی از این حوزه‌ها جنبش دانشجویی است که به عنوان بخشی از مجموعه بزرگ‌تر دانشگاه تحولات و دگردیسی‌های هویتی، گفتمانی، سیاسی و درون ساختاری ژرفی را از سر گذرانده است. در این یادداشت کوشش می‌شود به اختصار مقایسه تطبیقی بین سطح ونوع فعالیت‌های جنبش دانشجویی در قبل و بعد از انقلاب صورت گرفته و همچنین تحولات در کلیت نظام دانشگاهی نیز در حد حوصله بحث بررسی شود.

پیش از انقلاب در حدود ۴۰ دانشگاه و مراکز اموزش عالی در کشور وجود داشت که عمدتا در کلان شهرها متمرکز شده بودند. جمعیت دانشجویی داخل کشوردر آستانه انقلاب در حدود ۱۷۰ هزار نفر بود. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در پژوهش‌های تاریخی, سیاسی | دیدگاه‌ها برای انقلاب، جنبش دانشجویی وچرخش مرکز ثقل از خارج به داخل بسته هستند

محمود نقطوی

از بین مدعیان مهدویت که در عین حال دستی در عرفان و جهد درونی داشته اند، محمود پسیخانی بنیانگذار مکتب نقطویه ( پسیخانیان) برجستگی خاصی دارد. او که متولد پسیخان گیلان بود در قرن نهم هجری شمسی با انشعاب از جنبش حروفیه جریان عقیدتی نقطویه را پایه گذارد که باور حروفیه در تقلیل درک خداوند به شناخت کلمات و مفهوم سازی را گسترش داده و همه چیز را به نقطه مرتبط کرد. در باور او خاک عامل پیدایش همه موجودات بود که وی آن را نقطه می دانست .ازاین رو نقاط باید رمزگشایی می شدند تا وصال الهی دست دهد.

به روایتی می گویند سید فضل الله نعیمی استرآبادی پیشوای جنبش حروفیه او را به دلیل خودپسندی اخراج کرده و به وی القاب محمودِ «مردود» و محمودِ «مطرود» داد. درستی این ادعا معلوم نیست و برخی آن را نتیجه کشمکش های مربوطه به جانشینی سید فضل الله دانسته اند که برای از صحنه خارج کردن محمود که از شاگردان نزدیک سید بود، این روایت را جعل کرده اند. ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در پژوهش‌های تاریخی | دیدگاه‌ها برای محمود نقطوی بسته هستند