مسیری که تاریخ پیموده است تابعی از عوامل و مولفه های متعدد است که تصادف هم در آن نقش مهمی ایفا کرده است. اما هر طور بخواهیم تاریخ ملل و کشورها و سیر تحولات آنها را تبیین کنیم، نمی توانیم نقش شمشیرها در دنیای کهن و غرش توپ ها و گلوله های سربی داغ در قرون اخیر را در آرایش کنونی دولت- ملت ها نادیده بگیریم.
اشاره به شعر ابوتمام شاعر معروف عرب در این خصوص شاید روشنگر باشد . او وقتی معتصم خلیفه عباسی بر خلاف نظر منجمان که لشگرکشی و جنگ را توصیه نکرده و آن را نحس می دانستند به آسیای صغیر حمله کرد و شهر یونانی نشین اموران ( عموریه) که در کنترل امپراطوری روم شرقی بود را تصرف و ویران کرد ، قصیده ای در مدح این فتح سرود.
بیتی از این قصیده بدین شرح است:
السَیفُ اصدَقُا نباءً مَِن الکُُتبِ
فی حَدهِ الحد بین الجِدّ وَالَعِب
ترجمه آن به فارسی یعنی :
شمشیراز کتاب راستگوتر است . مرز بین جدی و شوخی در لبه آن است. شمشیر حق را از باطل که منظور توصیه منجمان و اخترشناسان است، جدا می کند.
عنصری بلخی شاعر پرآوازه ایرانی دربار شاه محمود غزنوی که در مدح و ستایش و تملق شاهان غزنوی ید طولایی داشته، نیز شعر مشابهی دارد:
به تیغ شاه نگر، نامه گذشته مخوان
که راست گوی تراز نامه، تیغ او بسیار
چو مرد بر هنرخویش ایمنی دارد
شود پذیره دشمن به جستن پیکار
نه رهنمای به کار آیدش نه اخترگر
نه فال گوی به کار آیدش نه خواب گزار
خبر کنند زشاهان و ما همی نکنیم
که تیغ شاه بسی راست گوی تر ز خبرمنبع برای اشعار:
شعرِ فتح، علی اکبر احمدی دارائیاین سخن در نگاه واقع گرایانه ( رئال) به تاریخ صادق است که در برهه هایی به قول مائو قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون آمده است.البته رابطه شمشیر و حقیقت به مراتب پیچیده تر است. شمشیر ژاندارک که قدیس ها در خواب به او جایش را گفتند و او برای نجات فرانسه آن را بکار گرفت ، شمشیر فراگاراس که روایت شده توسط خود خدایان ساخته شده و هر زره ای را سوراخ می کرد و اگر بر گلوی هر کسی قرار می گرفت، حقیقت از زبان وی جاری می شد و شمشیر ذوالفقار حضرت علی نمونه هایی از این دست هستند.
پی نوشت: عکس تصویر شمشیر معروف هارپ را نشان می دهد که بر اساس اسطوره های یونانی کرونوس سر پدر تاجدارش اورانوس را ازتنش جدا می کند. همچنین پرسئوس با همین شمشیر سر مدوسا را قطع کرد